arshiya-m.blogfa.com

zahav.blogfa.com

هاوژین - دوستت دارم

http://www.zahav.blogfa.com/post/74

دوستت دارم هديه ايست كه هر قلبي فهم گرفتنش را ندارد! قيمتي دارد كه هر كسي توان پرداختش را ندارد! جمله كوتاهي هست اما هر كسي " لياقت " شنيدنش را ندارد . نوشته شده در دوشنبه هشتم آبان ۱۳۹۱ساعت 12:16 توسط مهناز. اين وبلاگ رو واسه دل خودم مي نويسم. ئهم ماڵپهڕه بۆ دڵی خۆم ئهنووسم. خدایا کسی را که قسمت ما نیست سر راه ما قرار مده.

zid.blogfa.com

خاطرات من

http://www.zid.blogfa.com/1395/10

نگاهی به گذشته،خاطرات یک زن،خاطرات تلخ و شیرین من. شرمنده که دیر شدددد. فصل 2 قسمت سوم. تاريخ : پنجشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۵ 10:52 نویسنده : زهرا. من یک زن متاهلم که این وبلاگوبرای شما عزیزان نوشتم و توش از خاطرات مجردی تا اتفاقاتی که تودوران نامزدی و همچنین زندگی زناشویی الانم اتفاق افتاده براتون مینوسیم وامیدوارم از خاطراتم لذت ببرید.هدفم ازنوشتن این وبلاگ صرفا فقط یه جور سرگرمی برای شما وهمچنین یادآوری انان برای خودم است. وقت دعا خجالت نکش، نگو من گناه کارمو صدامو نمیشنوه. قبل از شروع هرچیزی. شرمنده که دیر شدددد.

zid.blogfa.com

خاطرات من

http://www.zid.blogfa.com/1395/08

نگاهی به گذشته،خاطرات یک زن،خاطرات تلخ و شیرین من. تاريخ : سه شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۵ 17:16 نویسنده : زهرا. دوستای گل. خوش میگذره؟ مال من که فعلا میگذره، گاهی وقتام خوش میگذره با این پسرک،. امروز چشمتون روز بد نبینه صبح که از خواب پاشدم معده درد شدید گرفت منو(طبق معمول) معدم حساسه اخه دیشب هم یکم خرتو پرت خوردم، بیچاره حسین، وقتی حالم بد میشه با حسین حرف میزنم،.رضا که صبح زود رفت سرکار نبود. ببین مامانی ملیضه. بگیر بخاف دیگه،مامانی دلش درد میتونه،. حسین هنوز خاب بود،رضا گفت زود خودشو میرسونه،. ساعت چهارو نیمم ...

zid.blogfa.com

خاطرات من - فصل 1 قسمت اول

http://www.zid.blogfa.com/post/97

نگاهی به گذشته،خاطرات یک زن،خاطرات تلخ و شیرین من. فصل 1 قسمت اول. بزارین اول از خودم بگم. من علی هستم متولد 66 بچه اول خانواده عابدی بزرگ و فقط یه خواهر دارم که فقط دوسال از من کوچیک تره اسمش عاطفه اس.اسم مادرم فاطمه اس و اسم بابام مهدی. بهتره بگم حاج اقا مهدی. مادرم خانه داره و پدرم یه تحصیل کرده اس و فرهنگیه و با عموم و دو نفر دیگه شراکتی یک مدرسه غیرانتفاعی راهنمایی دارن،همون مدرسه ای که منو پسر عموم دوره راهنمایی مونو اونجا گذروندیم و خاطرات خیلی خوبی ازش داریم. بعداینکه دورهمی مون تموم شدوقتی داشتم...

zid.blogfa.com

خاطرات من - قبل از شروع هرچیزی

http://www.zid.blogfa.com/post/1

نگاهی به گذشته،خاطرات یک زن،خاطرات تلخ و شیرین من. قبل از شروع هرچیزی. هرچه میخواهی از خدا بخواه. و در نظر داشته باش که برای او غیر ممکنی وجود ندارد. و تمام غیرممکنها فقط برای کسانیست که. از ایمان دل بریده اند و امید را به دل راه نمیدهند. تاريخ : شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۴ 10:0 نویسنده : زهرا. وقت دعا خجالت نکش، نگو من گناه کارمو صدامو نمیشنوه. اونی که اون بالاس بیشتراز اونی که توفکر میکنی هواتو داره. منم یک گناهکارم،گناه کاری بایک گناه بزرگ،که حتی خودشم نمیدونه چطور شد که این طور شد؟ قبل از شروع هرچیزی.

zid.blogfa.com

خاطرات من - فصل 1 قسمت دوم

http://www.zid.blogfa.com/post/98

نگاهی به گذشته،خاطرات یک زن،خاطرات تلخ و شیرین من. فصل 1 قسمت دوم. یه چند روزی خبری از مریم نبودو کلی نگران و دلتنگش بودم، مجبور شدم برم باز خبرشو از محدثه بگیرم. محدثه گفت که یه چند روزی مدرسه نیومده و مثل اینکه مریض شده. خیلی نگرانش بودم، نکنه اتفاق بدی براش افتاده باشه. و این چی بود دادو؟ هی با توام و . بدون اینکه جوابشو بدم درو بستمو رفتم تو اتاقم. تند تند نامه رو باز کردمو خوندمش. اسممو میدونست.چون توش منو به اسم اقا علی خطاب کرده بود. با خوندن نامش بهت زده شده بودم.باورم نمیشد. اره یه عاشق درهرشرای...

zid.blogfa.com

خاطرات من - فصل 1 قسمت چهارم

http://www.zid.blogfa.com/post/100

نگاهی به گذشته،خاطرات یک زن،خاطرات تلخ و شیرین من. فصل 1 قسمت چهارم. روزها و هفته ها به سرعت میگذشت، بعد اون قضیه دیگه محدثه پاپیچمون نمیشد، دیگه باورش شده بود که منو مریم عاشقانه همو میخایم و کسی نمیتونه حریفمون بشه.و با هامون خیلی خوب شده بود حتی گاهی سه نفری میرفتیم کوه. مریم:علی یه چیز بگم ، خیلی وقته میخام بهت بگم اما میترسم ناراحتت کنم. مریم: میدونی که مرگ دست خداست. اینکه من چقدر دیگ زنده ام منو تو نمیدونیم. بااینکه الان حالم بهترشده اما باز هم میترسم. حرفشو قطع کردم.این چیه که میگی؟ نمیدونستم چم ...

zid.blogfa.com

خاطرات من - شرمنده که دیر شدددد.

http://www.zid.blogfa.com/post/105

نگاهی به گذشته،خاطرات یک زن،خاطرات تلخ و شیرین من. شرمنده که دیر شدددد. همه سختیای سربازیو تحمل میکردم و بهش عادت میکردم ، فقط بخاطر اینکه غم مریمو فراموش کنم . اما افسوس که این غم تو عمیق ترین جایه قلبم ریشه کرده بودو ازبین رفتنی نبود. عماد که معاف شده بود از سربازیو علاف میگشت. محسن چون یه سال از ما کوچیک تر بود سال دیگ باس میرفت سربازی. تو اتاق محسن منو عمادو محسن و میثم، دور هم بودیم. قلیونو ورق و اهنگو اینا. عماد: علی بلاخره رفتی مشهد پیشش،؟ عماد:عجبااا. ببین.این محدثه هس؟ چپ چپ نگاش کردم . برگشتم پ...

zid.blogfa.com

خاطرات من - فصل 2 قسمت اول

http://www.zid.blogfa.com/post/103

نگاهی به گذشته،خاطرات یک زن،خاطرات تلخ و شیرین من. فصل 2 قسمت اول. هفت روز از فوت مریم گذشته بود، تو این هفت روز کارمن شده بود رفتن جنگل با رفقا و ساعت ها نشستنو فکر کردن و سیگار کشیدن و گاهی اشکی و اهی و ناله ای کشیدن، و گاهی ام سرزدن به اتاقم و نگاه کردن عکس مریم. وباز هم تو خلسه فرورفتن تا جایی که نمیفهمیدم چه جوری خوابم میبرد ، و وقتی که از خواب بیدار میشدم باز همون کارها تکرار میشد. محدثه: تشیع جنازش بد نبود فقط ی سری فک و فامیلاشون تونسته بودن بیان که همون مشهد بودن ، بیشترشون چون از شهرای دور بودن...

zid.blogfa.com

خاطرات من

http://www.zid.blogfa.com/1395/05

نگاهی به گذشته،خاطرات یک زن،خاطرات تلخ و شیرین من. فقط سه روز دیگه مونده. سه روز دیگه نی نیم بقلمهههههه. اخییییییییییی. باورم نمیشه.خدایا شکرتتتتتتتتتتتتت. ای خدایه مهربون به من که نی نی دادی به اونایی هم که میخان بده بزار این حس فوق العاده رو بچشن. دیشب موهامو رنگ کردم . ولی اون چیزی که میخواستم نشددددددددد. اخه قبل بارداریم موهامو مشکی پر کلاغی کرده بودم و تاالان یکم که موهایه خودم در اومده بود ویکمش از رنگ مشکی قبلی بود. واسه همین دورنگ شد موهام. دوس ندالممممممممممممممم. به یادتووونممممممممممم. بوس.