daftareabiyeamnman.blogsky.com
روازنه نویسیروازنه نویسی
http://daftareabiyeamnman.blogsky.com/
روازنه نویسی
http://daftareabiyeamnman.blogsky.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
0.6 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
15
SSL
EXTERNAL LINKS
15
SITE IP
31.3.232.171
LOAD TIME
0.608 sec
SCORE
6.2
روازنه نویسی | daftareabiyeamnman.blogsky.com Reviews
https://daftareabiyeamnman.blogsky.com
روازنه نویسی
دوهفته 2مرداد تا 16 - ارغوان
http://www.daftareabiyeamnman.blogsky.com/1394/05/16/post-11/دوهفته-2مرداد-تا-16
دوهفته 2مرداد تا 16. دوهفته ی پر بار که ننوشتم. تو هفتهی اولش یه جا رفتم کلاس اموزشی واسه کار تا اخر هفته هام کلاساش ادامه داشت که هنرو با اینکه دور بود رفتم. توی هفته ی اول یه روزم ساعت 6صب بیدار شدم که خیلی خوب بودو به همه ی کارام رسیدم. یه روزشم رفتیم خونه خاله 2 که حرف کارشد خاله گفت ما همیشه میگیم تو زرنگی از پس هر کاری برمیای .تا وقتی اومدیم خونه و شب داشتم فکر میکردم واقعا من از نظذ دیگران اینطوری میتونم باشم؟ سوقاتی از چالوس واسه خودم یه سنگ اومردم که اسمشو گذاشتم سنگ معجزه. ردیاب ضد سرقت بلوتوثی.
3.قدر لحظه - ارغوان
http://www.daftareabiyeamnman.blogsky.com/1394/04/16/post-3/3-قدر-لحظه
شبه قبل از احیا زنگ زد یه جورایی حلالیت بگیره /گفت دعا میکنه چه با اون چه با هر کس دیگه خوشبخت شم نه گریه کردم نه بهم ریختم نه دهم درگیرش شد . واقعا طلب ارانش میکنم تو این روزا .ارامش و عشق به نظرم نهایت خوشبختیه .ابن روزا خیلی واسه خودم وقت دارم و کلی تنل شدم استراحت میکنم همش و به خودم اصلا سخت نمیگیرم .داشتم با یکی از دوستم چت میکردم که مریض شده گفت رفتم دکتر دکتر گفته کسیو دوست داری؟ امذور یکم دستو پام درد میکنه خواهرم میگه کمبود ویتامین و واسه روزه ایناس واقعا عاشق سلامتیم خیلی خوبههههههههه.
آرشیو مطالب وبلاگ - ارغوان
http://www.daftareabiyeamnman.blogsky.com/posts
دوشنبه 24 آبان 1395 11:47). و دستی که تصمیم میگیرد بنویسد . 17آبان بلیط قطار داشتیم به شهر بشتیه امام رضا و من زودتر از دفتر اومدم بیرون و سر حقوق با مدیرمون بحثم شد و یه جورایی قهر کردم و کل راه و گریه کردم دستمم خیلی تنگ بود پول لازمم شدید بدهی دارم یک و نیم ، تو قطار که بودم پی ام دادم من دیگه نمیام همکار زنگ زدن و منم زیاد ناز نکرد م و. پنجشنبه 13 آبان 1395 10:02). دوشنبه 10 آبان 1395 11:14). اخه هرجور فکر میکنم من این علی و میخوام و اصلا میخوام. خدایا شکر/ نجوای شبانه با خدا. وقتی 8/5 شی بخوابی معلو...
تعیین نیت هام - ارغوان
http://www.daftareabiyeamnman.blogsky.com/1394/04/14/post-2/تعیین-نیت-هام
از اول ماه رمضون یعنی از روزه 7که روزه گرفتم تصمیم داشتم نیت هامو بنویسم خدا و پیامبرو همه میگن حئاقله حداقلش یه دعا هنگام افطار مستجاب میشه دوست داشتم بنویسم که هرشب واسه یه چیز خاص عا کنم علاوه بر دعا های کلیم . دعاهای کلی که میتونم داشته باشم :. 1) خدایه خوبم از تشکر میکنم که بهترین نعمت هارو بهم دادی مث سلامتی که هزار هزار مرتبه شکرت همیشه خودمو خانوادمو دوستامو اشناهامو همسایه و کسانی که میشناسم در سلامت کامل باشن. 2)خدایا خواهرامو پدر مادرو برام حفظ کن. دعای های خاص اون روز. 23وم)خدایا بخت همه ی دخ...
برچسب مشهد-خرید - ارغوان
http://www.daftareabiyeamnman.blogsky.com/tag/مشهد-خرید
با هزار درد اصلاح تموم شدو اومدم خونه مث چی سه ساعت خوابیدم .همیشه خوابای ظهر تابستون کلافم میکنه از گرما .بیدار شدن سر ده دقیقه دیر کردن خواهرم چنان قشقری راه انداختم که نگو بعدم زدم هااااااای هایییییییییییی زیر گریه دلم پر بود سر اونو بابا خالی کردم واقعا لعنت به طرف. رفتیم خرید و یه مانتو بلند و راحت خریدم یه کوچواو استینش تنگه که اونم خوبه چون اون رنگی که من میخواستم بود آبی قیمتارو مینویسم که بعدن یادم نره 95 خریدم با پنککو ریمال بیو که خیلی دوست داشتم بخرمشو اسپری رکسونا از خریدامم راضیم . تاریخ : ...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
15
خاطرات روزانه من
http://www.khaterateela.blogfa.com/1394/01
سلام سلام صدتا سلام به روی ماهتون دوستای گلم. ببخشید که این چند روز نبودم شدیدا درگیر مهمونی بازیم یعنی یا مهمون دارم یا مهمونی بودم حالا مفصل همشو واستون تعریف میکنم. تا لحظه سال تحویل واستون تعریف کردم , یه چیز خنده دار دقت کردین تو پست قبلی نوشتم حلول سال 1394 مبارک باد انگاری ماه رمضونه , تصحیح می شود : آعاز سال 1394 مبارک باد. خلاصه که تو روز اول یه بار دیگه رفتیم خونه مامانبزرگش واسه دیدن یه سری دیگه از فامیلشون که اونجا بودن و خونه عمشم رفتیم. یعنی خر شده بودم با جملش. موقعی که آقایون فوتبال نیگا ...
خاطرات روزانه من
http://www.khaterateela.blogfa.com/1393/12
سلام دوست جونیا خوبین؟ اینم از آخرین شنبه سال 93. یه سوال میپرسم مردونه راستشو بگین , آخرین شنبه تونو چه جوری شروع کردین؟ من که با یه ظرف شستن حسابی شروعش کردم , دیشب شیرینی کشمشی درست کردم ( من عاشق شیرینی کشمشیم ) و نتیجش یه سینک پر ظرفم بود که صب شستمشون. وسطاشم من رفت واسه شوورجان یه قرمه سبزی خومشزه آماده کردم تا 5 مشعول بودیم بعدش ناهار خوردیم و شوور جان لالا کرد منم یه کم وب گردی کردم تا 7 , 7 دیگه پاشدم یه ذره دیگه جمع جور کردم و شیرینی درست کردم خوبیش اینه که زود آماده میشه. شوهرجان امروز بابت د...
خاطرات روزانه من
http://www.khaterateela.blogfa.com/1393/01
چقد من دختر خوبیم اومدم جریان نگارو تعریف کنم. اولش یه توضیحی بودم حس می کنم یکی از خوانندهای وب خوب وبم که باهاشم زیاد در ارتباطم همشهری نگاره , امیدوارم اشتباه کنم یا حداقل اون نگارو نشناسه یا اگه با توجه به شانس خرکی من شناختش لطفا بهش آدرس وبمو نده. بعد سربازی کارشناسی شرکت کرد که بجنورد قبول شد اونجا ظاهرا با نگار آشنا شده بود من از اول در جریان دوستیشون نبودم ,. تا زمانی که سهراب بجنورد بود ما از همه جا بی خبر بودیم فقط تهمینه که اون موقعها به خاطر نزدیکی دانشگاهش به خونه مامانیم مدام اونجا بود در ...
خاطرات روزانه من - 20 - عروسی
http://www.khaterateela.blogfa.com/post/59
سلام دوست جونیای گل گلی خودم. یه عروس خانوم مامانی داره واستون پست میذاره. من یه سال پیش بهترین شب زندگیمو تجربه کردم امیدوارم نصیب همه اونایی که تجربشو ندارن خاطره انگیزترینش بشه. واسه من که عالی بود و تقریبا همه چیز همونی شد که میخواستم و البته 90 درصد کارارو خودمو شووری انجام دادیم , از انتخاب تالار و سفره عقد و آرایشگاه بگیر تا آخر. من از چند روز قبل عروسی استرس داشتم اساسی ولی اونروزش از صب که رفتم آرایشگاه به خودم گفتم دیگه هیچ کاری از دست من برنمیاد به خدا توکل کردم و نمیدونم اثر آرامبخشی بود که ز...
خاطرات روزانه من - - روزانه نویسی - 23
http://www.khaterateela.blogfa.com/post/66
روزانه نویسی - 23. ظهرتون بخیر البته الان که من دارم تایپ میکنم ظهره و نمیدونم وقتی واسه شما بذارم کی میشه خلاصه که صبح و ظهر و شب و کلا عاقبتتون بخیر. تا یک بودن و بعدش رفتن و البته کلیم بنده تشویق شدم به مادر شدن! بگذریم , دیگه شوهر دوستم زحمت کشید و با اینکه مسیرشون دور میشد منو تا در خونه آورد منم زنگیدم رضا بیاد پایین و باهاش آشنا بشه , تا آخر شبم معمولی گذشت به شام و تی وی و نت. عکس مدل جدید و پارچه ها مو میذارم براتون. منم به آریا میگفتم تو فقط بخون که بری اینجا جای موندن نیست من اگه مشکل زبان و س...
خاطرات روزانه من
http://www.khaterateela.blogfa.com/1393/11
با وجود شکست عشقی که صب خوردم ( اون همه نوشتمو و همش پرید) بازم اومدم براتون بنویسم چقد من دخمل خوبیم. البته مامان بابای من و کلا فامیلمون رضا رو خیلی دوس دارن , به قول ما مشهدیا ستاره داره , کلا اخلاقش یه جوریه که با همه کنار میاد و فوق العاده صبوره , بابام خیلی قبولش داره و تنها مشکلی که ما با رضا داریم سر خونوادشه , اونم بابت مسایل مالی , حتی بابامم دیگه با این موضوع کنار اومده فقط من هنوز خود درگیری دارم. واقعا خدا به داد بچه دارا برسه, دوباره برگشتیم سر خونه اول و قرارشد بریم دوتا اسباب بازی براشون ...
خاطرات روزانه من
http://www.khaterateela.blogfa.com/1394/04
واسه خواننده های ثابتم رمزمو فرستادم. اگه کسی خواست یا رمز به دستش نرسیده بود بگه رمز بدم. سه شنبه بیست و سوم تیر ۱۳۹۴ ] [ 19:49 ] [ الی ] . 14 - پیچش مو. دوشنبه بیست و دوم تیر ۱۳۹۴ ] [ 20:57 ] [ الی ] . چقد من امروز دخمل فعالی شدم. برید ادامه مطلب با کلی عکس. البته بعد افطار بزین فک کنم بهتر باشه. شنبه بیستم تیر ۱۳۹۴ ] [ 17:54 ] [ الی ] . شنبه بیستم تیر ۱۳۹۴ ] [ 12:15 ] [ الی ] . جمعه نوزدهم تیر ۱۳۹۴ ] [ 23:53 ] [ الی ] . 10 - نت خر است. شنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۴ ] [ 22:11 ] [ الی ] . 9 - روزانه نویسی. با رو...
خاطرات روزانه من
http://www.khaterateela.blogfa.com/1394/05
بچه ها به انرژی های مثبتتون به شدت نیاز دارم. ماشین نوید دست رضا بوده از جلو در خونشون دزدیدن تورو خدا دعا کنین پیدا بشه. سه شنبه بیستم مرداد ۱۳۹۴ ] [ 21:16 ] [ الی ] . 24 - گلایه نامه. سلام مهربونای من , صبح روز تعطیلتون بخیر خوبین؟ حتما میگین سر صبی الی خواب نما شده , یه چیزی بدجوری رو مخمه واسه همین اول صب رختخواب نازمو ول کردم و از خواب روز تعطیلم زدم که بیام بگم. من همیشه تو ذهنم مینوشتم مثلا فک میکردم یه روزی مثه تو فیلما خاطراتمو واسه نوهام تعریف میکنم خب این خیلی فانتزیه ولی همین شد بهونه وب زدن.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
15
دفترخانه اسناد رسمی 3 دلیجان
مدیر وبلاگ : محسن فنائی - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -. به نظر شما استفاده از سیستم ثبت آنی خوب است؟ وبلاگ دفترخانه 4 سبزوار. دفترخانه 49 ارومیه (جناب سجادی فر ). وبلاگ های ثبت شده دفاتر اسناد رسمی در کانون. فهرست دفاتر اسناد رسمی کشور - سایت کانون. فهرست دفاتر اسناد رسمی کشور - سایت ثبت. راهنمای ویرایش اطلاعات دفترخانه در کارتابل کانون. تعاونی مسکن سردفتران و دفتریاران اسناد رسمی. بهای فروش خودرو و محاسبه مالیات،عوارض،حق الثبت. مجموعه بخشنامه های ثبتی. راهنمای گواهی امضاء الکترونیک. سازما...
دفترِ 40 برگ
1777;۳٩٢/٧/۱. ن : الف.ای. در خاطرم شد زنده یاد فاطمیون. یاد شلمچه، یاد مهران، یاد مجنون. یاد شهیدانی که حق را برگزیدند. با رمز یا زهرا(س) حماسه آفریدند. هفته دفاع مقدس را با ادای احترام به شهدای عزیز و خانواده های محترمشان گرامی می داریم. 1777;۳٩٢/٥/٢۱. ن : الف.ای. با رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره) خود را بسازیم*. 1 نمازهای پنج گانه را در پنج وقت بخوانید، نماز شب را حتما به پا دارید. 2 روزهای دوشنبه و پنجشنبه را حتی المقدور روزه بگیرید. 3 اوقات خواب را کم کرده و بیشتر قرآن بخوانید. 5 به تهیدستان انفاق کنید.
daftare62behabad.persianblog.ir
دفتر اسنادرسمی 62 بهاباد سردفتر علی تیموری
دفتر اسنادرسمی 62 بهاباد سردفتر علی تیموری. تسلیت به مدیر کل معزز ومحترم ثبت اسناد واملاک استان یزد و . ساعت ۱۱:۳٧ ب.ظ روز چهارشنبه ٢٦ فروردین ۱۳٩٤ کلمات کلیدی: تسلیت به مدیر کل معزز ومحترم ثبت اسناد واملاک استا. انا لله و انا الیه راجعون. Laquo;و هر از گاه در گذر زمان در گذر بی صدای ثانیه های دنیای فانی،جرس کاروان از رحیل مسافری خبر می دهد که در سکونی، آغازی بی پایان را می سراید». روحش شاد و یادش گرامی باد. نویسنده: علی تیموری اسفیچی. طلیعه بهار امسال مزین شده است به نام برترین بانوی جهان زهرای اطهر، ح...
دفتر هفتم
راز نهان دار و خمش ور خمشی تلخ بود . وانچه جگرسوزه بود باز جگرسازه شد. نماز شام غریبان چو گریه آغازم. نماز شام غریبان چو گریه آغازم. به مویههای غریبانه قصه پردازم. به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار. که از جهان ره و رسم سفر براندازم. من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب. مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم. خدای را مددی ای رفیق ره تا من. به کوی میکده دیگر علم برافرازم. خرد ز پیری من کی حساب برگیرد. که باز با صنمی طفل عشق میبازم. بجز صبا و شمالم نمیشناسد کس. عزیز من که بجز باد نیست دمسازم. نوبت ساقی سرمستان رسید.
دفتر آبی ....
ما از الست طایفهای سینه خستهایم. ما بچه های مادر پهلو شکستهایم. امروز اگر سینه و زنجیر میزنیم. فردا به عشق فاطمه شمشیر میزنیم. ما را نبی ، قبیله سلمان خطاب کرد. روی غرور وغیرت ماهم حساب کرد. طایفه ای پر ارادهایم. ما مثل کوه پشت علی ایستادهایم. دانلود متن ادبی مشاوره شعر موسیقی فیلم موزیک. دانلود داغترین ها فیلم عکس موزیک شعر جدید. گالری عكس دفتر آبی. دفتر آبی را دوست دارم. Click to join daftareabi. تاريخ : جمعه ۱۳۹۳/۱۲/۲۲. سائلي بي دست و پايم راه را گم كرده ام. عبد كوي هل اتايم راه را گم كرده ام. عشق یعن...
daftareabiyeamnman.blogsky.com
روازنه نویسی
خدیا کاش بگی مشکلت با من جیه؟ جمعه 30 مرداد 1394. عشق یعنی غیر از تو از همه خستم . نمیدونم حکمت چیه قسمت چیه.نمیدونم ولی واقعا خدا همیشه یه کاریمیکنه من بمونم با اشکان . کاش دوره ی پیامبرا بود ماهام یه امام داشتیم میرفتیم پیشش و شرایطو میگفتیم ببینیم بهمون چی میگه میگه کجای کار درسته کجای کار غلطه. انگشتری که واسه تولدم گرفته و انداختم جای خلقه ازدواجو دارم تایپ میکنم .نمیدونم اگه اینجوری پیش نمیرفت اشکان اخلاقای قبلشو داشت من حالم الان چطوری بود؟ معذرت اگه طولانی شد. پنجشنبه 29 مرداد 1394. مرداد تا الان...
دفتر آخر
خیلی وقتا آدم میاد یه لطفی بکنه، لطف میاد ترتیب آدم رو میده، اونم یه جور که اسم لطف رو بشنوی، یاد دردش بیفتی، یه توصیه از طرف من، خواستی عمل کن بهش نخواستی هم دردش رو میکشی، واسه جایی یا کسی کار مفت و مجانی انجام ندید، چون هم قدر کارتون رو نمیدونن هم یه کاری میکنن هم بسوزید و هم درد بکشید. منم وقتی این حرفا رو شنیدم گفتم برو بابا، سعر نگو، ولی الان میگم بیا دهنتو طلا بگیرم که حرف حساب رو باید گوش کرد. نوشته شده در شنبه هجدهم دی ۱۳۸۹ساعت 13:5 توسط آخرین نویسنده. یه سایت برای ویراستاری زبان فارسی. نماد عشق...
دفتر خاطرات من
دفتر خاطرات کوچولوی من. اینو برای تو مینویسم. چقدر خوشحالم که تو هستی. وگرنه نمیدونم از غصه چه به روز دل من میومد. خب حالا یه آمار بدین ببینیم چند چندیم؟ خوشگلا و خوشتیپا نظر بزارن. زشتا فقط نگا کنن. راستی این آدرس چت روم ماست. یه محیط مذهبی و باحال و دنج داره. خلوته و امنیتش خیلی بالاس البته از نظر اخلاقی هااااااااا. اگر مایل بودین تشریف بیاریییییییییییییییین. دوباره زندگی به جریان افتاد. دوباره من به زندگی بر میگردم. به همون روال سابق. مسئولیت خونه دیگه کامل افتاده گردن من. مثه مورچه ها خخخخخخخخخخخخخ.
و خدایی که در این نزدیکیست...
و خدایی که در این نزدیکیست. دوستت دارم و عاشقانه می پرستمت. دوستت دارم نه به خاطر ترس از آتش سوزان جهنم. و نه برای فراغت ذر بهشت. دوستت دارم چون وقتی حس بی تو بودن بهم دست میده. احساس میکنم در آتش کینه و نفرت گناهان خودم و آدم ها. نوشته شده در پنجشنبه ۲ تیر۱۳۹۰ساعت ۱۱:۵۴ قبل از ظهر توسط مهدیه. از خدا پرسیدم: خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟ خدا جواب داد: گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر. با اعتماد زمان حال ات را بگذران. و بدون ترس برای آینده آماده شو. ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز. من نه عا...
نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۲۶ساعت ۱۱:۱۴ قبل از ظهر توسط منیره. نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۰/۱۱/۲۵ساعت ۲۲:۲۱ بعد از ظهر توسط منیره. نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۰/۱۱/۲۵ساعت ۲۱:۲۲ بعد از ظهر توسط منیره. نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۰/۱۱/۲۵ساعت ۱۹:۵۸ بعد از ظهر توسط منیره. نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۰/۱۱/۲۵ساعت ۱۸:۵ بعد از ظهر توسط منیره. نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۰/۱۱/۲۵ساعت ۱۲:۵۷ بعد از ظهر توسط منیره. نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۰/۱۱/۲۵ساعت ۱۲:۱۰ بعد از ظهر توسط منیره. خدا به فرشته ها شعور داد بدون شهوت. پری می خنده به غماش.