dinaoghalbesh.blogfa.com

patoghejavooni.blogfa.com

◕‿◕پاتوق جووووووووووووووووونی◕‿◕

http://www.patoghejavooni.blogfa.com/1392/11

تو یه مهمونی به یه بچه گفتم : خاله چند سالته؟ گفت : هرچقدرم کوچیک باشم از لحاظ عقلی از تو بزرگترم! تو حالا میخوای با این سوالت بگی من کوچیکتر از توام؟ هیچی دیگه با خاک یکسان شدم :. تاريخ چهارشنبه دوم بهمن ۱۳۹۲ساعت 17:39 نويسنده REYHANEH. نفس از تو لذت از من. طرفداراט پروپاقرص پیماט طالبے. روی موج خآطره هآ. بے تۅ = مړﮚ. داستانهای عاشقانه. جالب و غمناک. دریافت کد آمارگیر سایت.

patoghejavooni.blogfa.com

◕‿◕پاتوق جووووووووووووووووونی◕‿◕

http://www.patoghejavooni.blogfa.com/1392/03

دخترانگی ام را به هیچ احدی نمیفروشم! هام با دخترای فامیل. دفاع های با چنگ و دندونم. تاريخ چهارشنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۲ساعت 15:58 نويسنده REYHANEH. تا 3 میشمارم بگوووووووووووو. تاريخ سه شنبه بیست و هشتم خرداد ۱۳۹۲ساعت 3:6 نويسنده REYHANEH. نفس از تو لذت از من. طرفداراט پروپاقرص پیماט طالبے. روی موج خآطره هآ. بے تۅ = مړﮚ. داستانهای عاشقانه. جالب و غمناک. دریافت کد آمارگیر سایت.

patoghejavooni.blogfa.com

◕‿◕پاتوق جووووووووووووووووونی◕‿◕ - عید قربان مبارک ^_^

http://www.patoghejavooni.blogfa.com/post/7

تاريخ چهارشنبه بیست و چهارم مهر ۱۳۹۲ساعت 4:55 نويسنده REYHANEH. نفس از تو لذت از من. طرفداراט پروپاقرص پیماט طالبے. روی موج خآطره هآ. بے تۅ = مړﮚ. داستانهای عاشقانه. جالب و غمناک. دریافت کد آمارگیر سایت.

rayanp2008.blogfa.com

مهرآوران - دینا (60)

http://www.rayanp2008.blogfa.com/post/74/دینا-(60)

داستان زندگی دختری که فکر میکرد نمی تونه عاشق بشه ولی شد و عشقش جاودانه شد. ترم آخر هم شروع شده بود و باز مشغول درس شديم. ديگر به کارکردن در حين درس عادت کردم. سر کلاس بوديم به کتايون گفتم: کتی می خواهم يک خبر به تو بدهم. خدا به خير بگذراند. معلوم نيست چه خبری هست که تو می خواهی به من بدهی! حالا چه خبری هست؟ خبر داری که آخر اين هفته عروسی عمويم هست درسته؟ آره اتفاقا مادرت هم من را دعوت کرده. اگر شمال نبود من هم می آمدم دلم لک زده برای يک عروسی، حالا چی شده؟ چی شد قبول کردی؟ ببينم ناقلا نکند آرش ؟ خب تا ب...

rayanp2008.blogfa.com

مهرآوران - دینا (58)

http://www.rayanp2008.blogfa.com/post/72/دینا-(58)

داستان زندگی دختری که فکر میکرد نمی تونه عاشق بشه ولی شد و عشقش جاودانه شد. عمو و آرش نيم نگاهی به من و آرزو کردند و دوباره مشغول صحبت با هم شدند. پدر بزرگ که گرم صحبت با خانم مرعشی بود رو به آرش کرد و گفت:. خب آرش خان بهتره که ديگر بعد از همه صحبتها برويم سر زمان عروسی. آرش گفت: آقای يگانه ريش و قيچی دست خودتان شما بزرگتر ما هستيد و جای پدر ما، شما هرزمانی را انتخاب کنيد ما هم قبول می کنيم. من چه نظری بدهم بايد عروس و داماد وقت آزاد خودشان را ببينند و براساس همان زمان را انتخاب کنند به من ربطی ندارد که.

rayanp2008.blogfa.com

مهرآوران

http://www.rayanp2008.blogfa.com/1392/07

داستان زندگی دختری که فکر میکرد نمی تونه عاشق بشه ولی شد و عشقش جاودانه شد. ترم آخر هم شروع شده بود و باز مشغول درس شديم. ديگر به کارکردن در حين درس عادت کردم. سر کلاس بوديم به کتايون گفتم: کتی می خواهم يک خبر به تو بدهم. خدا به خير بگذراند. معلوم نيست چه خبری هست که تو می خواهی به من بدهی! حالا چه خبری هست؟ خبر داری که آخر اين هفته عروسی عمويم هست درسته؟ آره اتفاقا مادرت هم من را دعوت کرده. اگر شمال نبود من هم می آمدم دلم لک زده برای يک عروسی، حالا چی شده؟ چی شد قبول کردی؟ ببينم ناقلا نکند آرش ؟ خب تا ب...

rayanp2008.blogfa.com

مهرآوران

http://www.rayanp2008.blogfa.com/1392/04

داستان زندگی دختری که فکر میکرد نمی تونه عاشق بشه ولی شد و عشقش جاودانه شد. عمو و آرش نيم نگاهی به من و آرزو کردند و دوباره مشغول صحبت با هم شدند. پدر بزرگ که گرم صحبت با خانم مرعشی بود رو به آرش کرد و گفت:. خب آرش خان بهتره که ديگر بعد از همه صحبتها برويم سر زمان عروسی. آرش گفت: آقای يگانه ريش و قيچی دست خودتان شما بزرگتر ما هستيد و جای پدر ما، شما هرزمانی را انتخاب کنيد ما هم قبول می کنيم. من چه نظری بدهم بايد عروس و داماد وقت آزاد خودشان را ببينند و براساس همان زمان را انتخاب کنند به من ربطی ندارد که.

patoghejavooni.blogfa.com

◕‿◕پاتوق جووووووووووووووووونی◕‿◕ - مباااااااااااااارک

http://www.patoghejavooni.blogfa.com/post/6

تاريخ دوشنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۹۲ساعت 19:57 نويسنده REYHANEH. نفس از تو لذت از من. طرفداراט پروپاقرص پیماט طالبے. روی موج خآطره هآ. بے تۅ = مړﮚ. داستانهای عاشقانه. جالب و غمناک. دریافت کد آمارگیر سایت.

rayanp2008.blogfa.com

مهرآوران

http://www.rayanp2008.blogfa.com/1392/01

داستان زندگی دختری که فکر میکرد نمی تونه عاشق بشه ولی شد و عشقش جاودانه شد. بعد دستی زد و گفت بسيار عالی خوب بود دخترم. بله، کارت خیلی خوب بود نقصی در نواختن و خواندن نداری. فقط میماند اجرای. تو که بايد برای همه اجرا داشته باشی تا داوران به تو امتياز بدهند. بعد با هم بيرون رفتيم. آرش جلو آمد و پرسيد: چی شد؟ استاد کارش چطور بود؟ استاد گفت: عالی بود آرش، ديگر وقتی استادش تو و خدابيامرز مهدی باشيد که. نقصی پيدا نمی کند. آرش در جواب گفت: شما لطف داريد استاد پس فقط اجرايش روی سن می ماند؟ و سری تکان داد و دست ...

rayanp2008.blogfa.com

مهرآوران - دینا (56)

http://www.rayanp2008.blogfa.com/post/70/دینا-(56)

داستان زندگی دختری که فکر میکرد نمی تونه عاشق بشه ولی شد و عشقش جاودانه شد. بعد دستی زد و گفت بسيار عالی خوب بود دخترم. بله، کارت خیلی خوب بود نقصی در نواختن و خواندن نداری. فقط میماند اجرای. تو که بايد برای همه اجرا داشته باشی تا داوران به تو امتياز بدهند. بعد با هم بيرون رفتيم. آرش جلو آمد و پرسيد: چی شد؟ استاد کارش چطور بود؟ استاد گفت: عالی بود آرش، ديگر وقتی استادش تو و خدابيامرز مهدی باشيد که. نقصی پيدا نمی کند. آرش در جواب گفت: شما لطف داريد استاد پس فقط اجرايش روی سن می ماند؟ و سری تکان داد و دست ...