kohanweb.persianblog.ir

ghasam.persianblog.ir

غزل اخر

http://ghasam.persianblog.ir/1390/5

سلام به دوستای خودم میخوام از این به بعد داستان نویسی کنم با نظراتتون یاریم کنید. روزی که حمید از من خواستگاری کرد با شادی و شعف و با سراسیمگی آن را پذیرفتم. یافتن همسری مانند حمید با شرایط او شانسی بود که همیشه به سراغ من نمی آمد و من جزو معدود دخترانی بودم که توانسته بودم همسر پاک و نجیبی مانند حمید را پیدا کنم. حمید مرد زندگی است و میتواند در سخت ترین شرایط زندگی همدم و همراه خوبی برای سفر زندگی باشد! ورود بچه ها به زندگی ما رنگ و روی دیگری داد. حمید هر دو فرزندش را به شدت دوست داشت ولی بی اختیار ...

ghasam.persianblog.ir

غزل اخر

http://ghasam.persianblog.ir/1389/12

عید دوستای آریاییم مبارک. یامقلب قلب ما را شار کن. یامدبر خانه ها آباد کن. یا محول احسن الحالی نما قلبها راازبدی. برایت از طلا تختی. مسیری رو به خوشبختی. برایت عمر نوحی را. وقاری همچو کوهی را. حیاتی مملو از خوبی. برایت شاد بودن را. فقط آزاد بودن را. شراافت را دعا کردم. نوشته شده توسط ملینا در ۱۳۸٩/۱٢/٢٩ ساعت ۱٠:٢٥ ‎ب.ظ لینک ثابت. هزار بار تنها تو. به چشمهای پر از اشکم نگاه کن .گریه امانم نمیدهد. اشکهایم بر روی گونه هایم میلغزد دفتر عشق من پرپر شد تنهایی نصیب این دل رنج دیده شد. آیا واقعا مستحق بودم؟

ghasam.persianblog.ir

غزل اخر

http://ghasam.persianblog.ir/1390/1

خیلی سخته بعد چند سال بفهمی دوست داشتنش دروغ بوده ولی بازم بهت بگه دوستت دارم. خیلی سخته وقتی که می خوابی طعم واقعی مرگ رو بچشی ولی صبح که چشمات رو باز می کنی ببینی نمردی و بازم یه روز دیگه رو باید با خاطره هاش شروع کنی ولی اون دیگه پیشت نیست. ولی انگار هر لحظه کنارته و تو پیشش بودی ولی اون تورو هیچ وقت ندیده اون می تونه تو رو گریه بنداره تو اون تو رو بخندونی ولی اون یکی دیگه رو خوشحال کنه. خیلی سخته بهت بگه دوستت دارم ولی نمی خوامت، می گن با یادش باید زندگی کنی،ولی تا کی خوابش رو ببینی؟ اما گویی جوابی ب...

ghasam.persianblog.ir

فریاد - غزل اخر

http://ghasam.persianblog.ir/tag/فریاد

هزار بار تنها تو. به چشمهای پر از اشکم نگاه کن .گریه امانم نمیدهد. اشکهایم بر روی گونه هایم میلغزد دفتر عشق من پرپر شد تنهایی نصیب این دل رنج دیده شد. آیا واقعا مستحق بودم؟ دارم از فراق تو میسوزم و باز تو نگاه میکنی و میخندی. چگونه و چطور عشق میان ما رنگ باخت. و تو فقط میخندی. برگشت تو میتوانست مرحمی برای این دل رنج دیده ام با شد. دنبالت میدویدم وتو فقط نگاه میکردی. دیگر دلم از فراق تو مرد برگرد و ببین عشق چه ها که با من نکرد. دیرگاهی است فقط به تو می اندیشم اما مثل اینکه دیگرنفسی برای من نمانده است.

ghasam.persianblog.ir

غزل اخر

http://ghasam.persianblog.ir/1390/4

سلام به اونایی که مثل من حسرت یه عشق واقعی را میکشن. نگاهت میکنند اما صدایت را نمی شنونند. اشک هایت را نمیبینند. تورا در آغوش میگیرند اما تپشهای قلبت را نیشنوند. چه حس غریبی است! احساس میکنی چقدر غریب مانده ایی؟ تو را میپرسند از آنچه تو را بربی آن جوابی نیست. در خویش میشکنی خورد میشوی. کسی شکستنت را نمیشنود. به زانو در می آیی. به زمین می افتی. اما کسی غروب غرور زندگی را در چشمانت نمی بینند. بیزاری وجودت را میگیرد. لبخندشان پوزخند تمسخر میگیرید. اری بالاتر از رنجیدن هم جایی هست من آن را خوب میشناسم.

ghasam.persianblog.ir

غزل اخر

http://ghasam.persianblog.ir/1389/11

به نام آنکه عاشقم کرد و نگذاشت بی تو دمی بسر کنم. دیر وقتی است که تنها به تو می اندیشم به تو ای آن کس که وجودم را ربودی .دیگر چشمهایم جز تو نمیبینند .جز تو لبهایم سخن نمیگویند جز تو قلم نمینویسد. ای کاش تمام وجودم محو تو میشد .ای کاش در ره تو نابودم میشدم و ای کاش جزیی از تو میشدم. دیگر قلبم رایارای نفس زدنی نیست .دستم یارای نوشتنی نیست. مردم در تو محو شدم. زندگی بی تو خاموش است .دیوانه وار عاشقتم بر گرد ونگذار دور از تو بسوزم و خاکستر شوم. سایه دراز لنگر ساعت. روی بیابان بی پایان در نوسان بود :. نوشته ش...

ghasam.persianblog.ir

سلام به دوستای خودم میخوام از این به بعد داستان نویسی کنم با نظراتتون یاریم کنید - غزل اخر

http://ghasam.persianblog.ir/post/22

سلام به دوستای خودم میخوام از این به بعد داستان نویسی کنم با نظراتتون یاریم کنید. روزی که حمید از من خواستگاری کرد با شادی و شعف و با سراسیمگی آن را پذیرفتم. یافتن همسری مانند حمید با شرایط او شانسی بود که همیشه به سراغ من نمی آمد و من جزو معدود دخترانی بودم که توانسته بودم همسر پاک و نجیبی مانند حمید را پیدا کنم. حمید مرد زندگی است و میتواند در سخت ترین شرایط زندگی همدم و همراه خوبی برای سفر زندگی باشد! ورود بچه ها به زندگی ما رنگ و روی دیگری داد. حمید هر دو فرزندش را به شدت دوست داشت ولی بی اختیار ...

ghasam.persianblog.ir

غزل اخر

http://ghasam.persianblog.ir/post/18

با نام تو تشنه کرده اند. بر دلم داغ نهاده اند. از دریایی که در چشمهایت نشسته است. آیینه ها را آبی ببیند. یادگار ردپای انتظارت آمدنت را دریاب. که تکرار آبی ترین زلال ها. در پیوسته ترین اشتیاق های رسیده ی ابدیت. تو را تداعی می کند. برو به فکر من نباش. برو به پای من نسوز. برو به فکر من نباش. من یه جوری سر میکنم. زندگی رو با سختیاش.ا. با که درددل کنم؟ با کسی که پرنده بود برام؟ با کسی که اشیانه بود. دلم به چه خوش بود. کاشکی پرنده پر نداشت. از پریدن خبر نداشت. اس ام اس فارسی. کد تغییر شکل موس. اس ام اس فارسی.

ghasam.persianblog.ir

غزل اخر

http://ghasam.persianblog.ir/archive

عناوین مطالب وبلاگ غزل اخر. عشق تاریخ مصرف گذشته. 1777;۳٩٠/٧/٢۸. 1777;۳٩٠/٧/۱٧. سلام به دوستای خودم میخوام از این به بعد داستان نویسی کنم با نظراتتون یاریم کنید. 1777;۳٩٠/٥/۱۳. 1777;۳٩٠/٤/٢٠. 1777;۳٩٠/٢/٢٤. 1777;۳٩٠/۱/٢۱. 1777;۳٩٠/۱/٦. عید دوستای آریاییم مبارک. 1777;۳۸٩/۱٢/٢٩. هزار بار تنها تو. 1777;۳۸٩/۱٢/٢۳. 1777;۳۸٩/۱۱/۳٠. 1777;۳۸٩/۱۱/٢٤. 1777;۳۸٩/۱۱/٢٠. 1777;۳۸٩/۱۱/۱٩. 1777;۳۸٩/۱۱/۱٩. 1777;۳۸٩/۱۱/۱۸. 1777;۳۸٩/۱۱/۱۸. 1777;۳۸٩/۱۱/۱۸. سخت تر از امروز. فقط به یاد تو مینویسمgh. به پرشین بلاگ خوش آمدید.

ghasam.persianblog.ir

غزل اخر

http://ghasam.persianblog.ir/post/20

سلام به اونایی که مثل من حسرت یه عشق واقعی را میکشن. نگاهت میکنند اما صدایت را نمی شنونند. اشک هایت را نمیبینند. تورا در آغوش میگیرند اما تپشهای قلبت را نیشنوند. چه حس غریبی است! احساس میکنی چقدر غریب مانده ایی؟ تو را میپرسند از آنچه تو را بربی آن جوابی نیست. در خویش میشکنی خورد میشوی. کسی شکستنت را نمیشنود. به زانو در می آیی. به زمین می افتی. اما کسی غروب غرور زندگی را در چشمانت نمی بینند. بیزاری وجودت را میگیرد. لبخندشان پوزخند تمسخر میگیرید. اری بالاتر از رنجیدن هم جایی هست من آن را خوب میشناسم.