margeyekmard.blogfa.com
مرگ یک مردمرگ یک مرد - سکوت
http://margeyekmard.blogfa.com/
مرگ یک مرد - سکوت
http://margeyekmard.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
0.2 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
40
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.187 sec
SCORE
6.2
مرگ یک مرد | margeyekmard.blogfa.com Reviews
https://margeyekmard.blogfa.com
مرگ یک مرد - سکوت
margeyekmard.blogfa.com
مرگ یک مرد - شاید
http://margeyekmard.blogfa.com/post-16.aspx
ترجیح می دهم زنده بمانم. مرا در کدام موج آواره پیدا کنی. هر چند که در ازدحام مویه ها. چگونه خندیدن دشوار است. دوباره سعی می کنم. پیراهنم را اتو کن. فنجان نسکافه ام را داغ نگه دار. دوباره تا قطعه ای در امام زاده طاهر. با تو زندگی می کنم. نوشته شده در شنبه بیست و یکم آذر ۱۳۸۸ساعت توسط م.آ. مردی که می خواهد بغضش را از چنگش رهایی بخشد و تا هر جا که شد . تا ته دنیا تا ته مرگ فریاد بکشد. خوشا مرگ یک مرد.
مرگ یک مرد
http://margeyekmard.blogfa.com/92031.aspx
من از صدای طیاره های عراقی. و جن و پری نمی ترسم. بزرگ شده ام و می ترسم. از خیابان ، چاله های عمیق. تابلو های کوتاه ، عابران پیاده. از ته سیگار روشنی. راستی لطفن گلایه نکنید. گوشهایم سنگین نشده اند. نجوا های ریخته در درونم بسیار است. که از سینه ام بالاتر نمی تواند. د ر ست شبیه فردای روشنی. که هرگز نمی آید. کاش برای تمام فرداهام. با یک گونی اسپند. دعا نویس کفاش روزی مرد. و من هر روز گرفتار تردید بودن. هزار بار می میرم. نوشته شده در شنبه چهارم خرداد 1392ساعت توسط م.آ. خوشا مرگ یک مرد.
مرگ یک مرد
http://margeyekmard.blogfa.com/89104.aspx
من از واژه های بی خودی می ترسم. که لای جمله هام. مرا تکفیر می کنند. اما جرمم همیشه خون بود. با قابهای کج شده روی دیوار. ته سیگارهایی کنار خرده بوسه هایی. و پنجره ای که باز می شود. به هیاهوی جماعتی شبیه جغد های شوم. که به لاشه های گنجشکها نگاه می کنند. هیچکس در این اتاق نبود. و رد انگشتهایم روی دستگیره در. که پاک نمی شود. این را به همه اتاق گفتم. برایم سه بار به دیوار کوبیدنم. اما جرمم همیشه خون بود. نوشته شده در پنجشنبه سی ام دی ۱۳۸۹ساعت توسط م.آ. خوشا مرگ یک مرد.
مرگ یک مرد
http://margeyekmard.blogfa.com/posts
شنبه چهارم خرداد ۱۳۹۲. دوشنبه شانزدهم اسفند ۱۳۸۹. پنجشنبه سی ام دی ۱۳۸۹. از دیروز تا همین حالا. جمعه چهاردهم آبان ۱۳۸۹. دوشنبه بیست و هشتم دی ۱۳۸۸. شنبه بیست و یکم آذر ۱۳۸۸. یکشنبه هفدهم خرداد ۱۳۸۸. شنبه دوم خرداد ۱۳۸۸. شنبه بیست و هشتم دی ۱۳۸۷. شنبه بیست و هشتم دی ۱۳۸۷. شنبه بیست و هشتم دی ۱۳۸۷. شنبه بیست و هشتم دی ۱۳۸۷. یکشنبه پنجم آبان ۱۳۸۷. یکشنبه پنجم آبان ۱۳۸۷. یکشنبه پنجم آبان ۱۳۸۷. سه شنبه یکم مرداد ۱۳۸۷. دوشنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۸۷. یکشنبه بیست و سوم تیر ۱۳۸۷. شنبه بیست و دوم تیر ۱۳۸۷.
مرگ یک مرد - از دیروز تا همین حالا
http://margeyekmard.blogfa.com/post-18.aspx
از دیروز تا همین حالا. با تو مرور کردیم. از کنار جاده پیاده رفتیم. روی دیواره های سنگی یادگاری نوشتیم. به خانه که برگشتیم. بهار و پاییز را از ما دزدید. سیب های سرخ یخ می زنند. و دیگر هیچ گاه. دوباره شکوفه نمی دهند. من از میان این دو حضور. تابستان را برای تو گذاشتم. با همه ی دوستت دارمها. انگار قراری مرا در مدار توهم. لخت در کوچه های شهر. به مضحکه گذاشته است. گویا همیشه زیر علائم هشدار دهنده خوابم می برد. استخوان هایم به لحظه تغییر نزدیک می شوند. موریانه ها شبیه کفتارها نگاهم می کنند. دوباره مرور می کنم.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
ضلع آخر
http://www.marzy.persianblog.ir/post/115
در روز های بی رنگ هر چه می گردم باز می رسم به اینجا. یکشنبه همیشه یه روز خوبه. یکشنبه هایی که زیر بارون قدم میزنی. یکشنبه هایی که کوچه ها رو دنبال یک خاطره ی گنگ می گردی. یکشنبه هایی که یکی رو مدام میبینی. یکشنبه هایی که دلتنگ می شی. یکشنبه هایی که عاشق می شی. یکشنبه هایی که میزنی توی فلسفه خوندن. یکشنبه هایی که خبر قبولی توی یه موسسه برات میاد. یکشنبه هایی که استفا می دی و از شر یه کار خلاص می شی. یکشنبه هایی که یه قرار تازه داری. یکشنبه هایی که سال نو می شه. یکشنبه هایی که روز تولدته. پيام هاي ديگران .
ضلع آخر
http://www.marzy.persianblog.ir/post/114
در روز های بی رنگ هر چه می گردم باز می رسم به اینجا. مرا از پای در می آورد. مرا اسیر روز های رفته می کند. دلشوره ی مدام دارد. تفنگ من کو لیلی جان. توی کوچه های این شهر. صدای زوزه ی گرگ می آید. وتا کنار تخت من. دست هایش می رسند. لای ملافه های سرخ. تفنگ من کو لیلی جان. غروب های بلوک های سیمانی. سر درد پی سر درد می آفریند. بی قرص های صورتی ام. تفنگ من کو لیلی جان. کوله پشتی ام را برداشته ام. با چند دانه خرما. و کتابی از اهالی شیراز. می خواهم به کوه بزنم. به راه بی برگشت. تفنگ من کو لیلی جان. پيام هاي ديگران .
ضلع آخر
http://www.marzy.persianblog.ir/1388/9
در روز های بی رنگ هر چه می گردم باز می رسم به اینجا. می خواهم سرم را از شانه های تو بردارم. روزها دارند می روند. روز ها بی صدای آشنایی دارند می روند. از بالای شانه های تو شهر پیدا نیست. از بالای شانه های تو کوه پیدا نیست. از بالای شانه های تو رنگ ابر ها قشنگ نیست. از بالای شانه های تو صدای زوزه ی گرگ می آید. از بالای شانه های تو بوی خون می آید. می خواهم سرم را از شانه های تو بردارم. سنگینی سرم را بر شانه های تو سبک کنم. بغض گرفته ی گلویم را سبک کنم. می خواهم درد این همه بودن را سبک کنم. پيام هاي ديگران .
ضلع آخر
http://www.marzy.persianblog.ir/post/116
در روز های بی رنگ هر چه می گردم باز می رسم به اینجا. اشی مشی قصه را. به روایت شهرزاد بر می گردانم. برایت لالایی به طعم گندم می خوانم. به بالش ات پیوند می زنم. گل های بنفش می شوم. رویای تو دارد از خواب من می رود. 1777;٢:٠٦ ب.ظ ; ۱۳۸٩/٢/٢. پيام هاي ديگران . لیست وبلاگ های فارسی.
ضلع آخر
http://www.marzy.persianblog.ir/post/118
در روز های بی رنگ هر چه می گردم باز می رسم به اینجا. بگو در ماه خاکم کنند(عنوان کتابی از فراز بهزادی). اینجا هنوز صف به صف می بندیم ،دم دمای غروب،و هنوز انتظار آمدن کسی را می کشیم. یک نفر که بیاید انگار مارا صدا بزند بیدار شویم،یا دست هامان را بگیرد و به ما نوید بدهد اتفاقی افتاده است. اتفاق بی شباهت به آنچه روز به روز این سالی که گذشت. اتفاق بی شباهت به زخم هایی که بر جان عزیزانمان نشست و هنوز خیال خوب بودن ندارد. اتفاق بی شباهت به شهری که دارد ارواح سرگردانی را به نام آدم بزرگ می کند. ساز به ساز شکستید.
ضلع آخر
http://www.marzy.persianblog.ir/archive
در روز های بی رنگ هر چه می گردم باز می رسم به اینجا. عناوین مطالب وبلاگ "ضلع آخر". 1777;۳۸٩/۱٠/۱ : ۱۳۸٩/۱٠/۱. 1777;۳۸٩/٦/۱۱ : ۱۳۸٩/٦/۱۱. 1777;۳۸٩/۳/٢٠ : ۱۳۸٩/۳/٢٠. 1777;۳۸٩/٢/۱٠ : ۱۳۸٩/٢/۱٠. 1777;۳۸٩/٢/٢ : ۱۳۸٩/٢/٢. 1777;۳۸٩/۱/۱٢ : ۱۳۸٩/۱/۱٢. 1777;۳۸۸/۱٢/٢٤ : ۱۳۸۸/۱٢/٢٤. 1777;۳۸۸/۱٢/٢ : ۱۳۸۸/۱٢/٢. 1777;۳۸۸/۱۱/٢۸ : ۱۳۸۸/۱۱/٢۸. 1777;۳۸۸/۱۱/٢٥ : ۱۳۸۸/۱۱/٢٥. 1777;۳۸۸/۱۱/۳ : ۱۳۸۸/۱۱/۳. 1777;۳۸۸/۱٠/٢۱ : ۱۳۸۸/۱٠/٢۱. 1777;۳۸۸/۱٠/۱٩ : ۱۳۸۸/۱٠/۱٩. 1777;۳۸۸/۱٠/٦ : ۱۳۸۸/۱٠/٦. 1777;۳۸٦/۸/£...1777;۳۸&#...1777;...
ضلع آخر
http://www.marzy.persianblog.ir/1389/6
در روز های بی رنگ هر چه می گردم باز می رسم به اینجا. و چقدر دل اش می خواست باران ببارد.آرام پرده را کنار بزند آن وقت،پنجره باز کند،دست اش را زیر باران بگیرد و صورت اش را. مست بوی خاک و خاک و باد و باران و باران و. دنده به دنده که شد. چقدر دل اش می خواست دست ات را بگیرد آرام قدم بزنید زیر این باران نم نم.تو لبخند بزنی به تمام حرف های اش. مست بوی خاک و بوی دست هات توی دست هاش. دنده به دنده که شد. چقدر دل اش می خواست پشت میز بنشیند و چشم بدوزد به دست هات که می لرزند هنگام ریختن چای. دنده به دنده که شد.
ضلع آخر
http://www.marzy.persianblog.ir/1389/10
در روز های بی رنگ هر چه می گردم باز می رسم به اینجا. تنها صدای پای من است توی خیابان . همیشه همه چیز می تواند اتفاق بیفتد، شاید همان طور که پشت میز کار نشسته ایم و چای می نوشیم، چندین خیابان آن طرف تر دارد تاریخ برای ما جور دیگری رقم می خورد. شاید وقتی ما در لحظه ی خوب همراهی با دوستانمان هستیم، جایی دیگر تمام لحظه ها دستخوش یک اتفاق هستند.آنقدر راحت که نمی شود به آن فکر نکرد. این فاجعه ای بود که دوباره من را به این موضوع حساس کرد. چگونه می شود منطق آدم ها به راحتی از بین برود، و نخواهند بپذیرند که ا...
ضلع آخر
http://www.marzy.persianblog.ir/post/117
در روز های بی رنگ هر چه می گردم باز می رسم به اینجا. همین که به نیمه ی اردیبهشت نمی رسم. یعنی زنده ام انگار. و مرده ام بارها. از درد های کشیده ی مادرم. تا صبوری بی هنگام ماه. جمعه زاد گنگی می شوم. به قیچی زدن های بی وقت زنی. و می بینم آل من ام. که دارد مرا می برد. جمعه ای که زاده می شوم. و جمعه ای که می میرم. 1777;۱:٢٦ ب.ظ ; ۱۳۸٩/٢/۱٠. پيام هاي ديگران . لیست وبلاگ های فارسی.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
40
Roominations
A Space for Thoughts, Design, Randomness, etc. Tuesday, September 14, 2010. Friday, September 10, 2010. Thursday, August 13, 2009. Written By Regina Brett, 90 years old, of The Plain Dealer, Cleveland , Ohio. To celebrate growing older, I once wrote the 45 lessons life taught me. It is the most-requested column I've ever written. My odometer rolled over to 90 in August, so here is the column once more:. 1 Life isn't fair, but it's still good. 2 When in doubt, just take the next small step. 19 It's never ...
کما
پشت پرده ی ذهن من فریادها سکوت کرده اند/ محمدجوادجعفرزاده. نوشته شده در شنبه ۱۳۹۴/۰۱/۰۱ساعت ۲:۳۲ قبل از ظهر توسط موج نور. عدسی وقت پختن، از ماشی. روی پیچید و گفت این چه کسی است. ماش خندید و گفت غره مشو. زانکه چون من فزون و چون تو بسی است. هر چه را میپزند، خواهد پخت. چه تفاوت که ماش یا عدسی است. جز تو در دیگ، هر چه ریختهاند. تو گمان میکنی که خار و خسی است . نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۳/۱۲/۲۴ساعت ۱۶:۰ بعد از ظهر توسط موج نور. نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۳/۰۹/۰۲ساعت ۰:۵۷ قبل از ظهر توسط موج نور. زنده یاد حسین پناهی.
Margaret Yan - PROPNEX REALTY PTE LTD - www.margeyanproperty.com
Margaret Yan Marketing Director, PROPNEX REALTY PTE LTD. Be Your Own Boss! Singapore Overview For Expatriates. I am a Singapore real estate agent, and I can help you to choose the right property in Singapore - whether you are an experienced investor, a first time buyer or a foreigner looking to move into Singapore. My services cover you through the whole process - finding the property, negotiating the best price, making an offer and closing the deal. I am here to help you in everything to make.
یاس های وحشی
كه سال های سال. همچنان زنده ماندنم به طول انجامد،. چه خیال انگیز و جان بخش است. اینجا نبودن. - یاس های وحشی". هرگز باور نمیكنم كه سال های سال همچنان زنده ماندنم به طول انجامد،چه خیال انگیز و جان بخش است اینجا نبودن. كه سال های سال. همچنان زنده ماندنم به طول انجامد،. چه خیال انگیز و جان بخش است. حفظ کن فاصله را تا به تو عادت نکنم. گاه باید فقط آرام از آنجا بروی. تنهاتر از شمعی که از کبریت می ترسد. منتظر مانده ام آهوی گریزان برسد. بیا تقسیم کن این فرصت دیدار را با من. با پای خودم می روم این بار.گلم. نوشته ...
Site not found · DreamHost
Well, this is awkward. The site you're looking for is not here. Is this your site?
مرگ یک مرد
من از صدای طیاره های عراقی. و جن و پری نمی ترسم. بزرگ شده ام و می ترسم. از خیابان ، چاله های عمیق. تابلو های کوتاه ، عابران پیاده. از ته سیگار روشنی. راستی لطفن گلایه نکنید. گوشهایم سنگین نشده اند. نجوا های ریخته در درونم بسیار است. که از سینه ام بالاتر نمی تواند. د ر ست شبیه فردای روشنی. که هرگز نمی آید. کاش برای تمام فرداهام. با یک گونی اسپند. دعا نویس کفاش روزی مرد. و من هر روز گرفتار تردید بودن. هزار بار می میرم. نوشته شده در شنبه چهارم خرداد 1392ساعت توسط م.آ. سه قاشق شکر در فنجان. یک شهر پر از دلیل.
مرگ یک رویا
من و تو آغاز یک پایانیم. من و تو شعر خوش بارانیم. من و تو واژه یک شعر قشنگ. من و تو خیسی یک دیواریم. که به هر باد و یا تابش یک نور ضعیف. کم کم و آهسته رو به یک پایانیم. نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم اردیبهشت 1392ساعت 14:30 توسط سمیه قحطان. شعر زیبا حمید مصدق و جواب فروغ فرخزاد به او. تو به من خنديدي و نمي دانستي. من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم. باغبان از پي من تند دويد. سيب را دست تو ديد. غضب آلود به من كرد نگاه. سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك. و تو رفتي و هنوز،. من به تو خنديدم.
margeym987
Him Juliana thought Its idealism that makes. His mousache and is silent for forty seconds. ). And Ashley - Ryan now had him pegged as some kind. To blot out the sight of the bed and there was his. At once. Perhaps they thought there were more rats. I permitted here tonight even though it was. Baronet was so much annoyed that contrary to his w. His eyeballs rolling -around in his head like ball. We were ready for action again when Norden announc. And we saw ship after ship take off until most wer. Turned ...
Margey Music
marge yonek: thoughts « and doing justly, loving mercy, walking humbly…
And doing justly, loving mercy, walking humbly…. Give us this day. May 24, 2015. I always spoke the words with a kind of odd reverence, with a deliberate slowing and an. That said this, this right here, needs capital letters and quotation marks and special notation: “The Day… We Left… The Nursing Home.” It was pretty close to pre- and post-apocalypse. It was a Big Deal. “The Day” was pivotal. Have I mentioned that I’m big on planning, I’m not a risk-taker, and I like security? With God, there’s no ...
Marge Young - Homes for Sale - Wish Sotheby's International Realty
