midnightboy.blogsky.com
پسر نیمه شبجمعه 4 اسفندماه سال 1385. امروز روز پنجمی هست که هیچ خبری ازش ندارم . کی فکرش رو میکرد کسی که برای 2 روز دوری ، اون هم بخاطر مسافرت اینقدر اشک ریخت که چشماش باز نمی شد حالا به این راحتی بره و ازش خبری نشه . حتما کسی رو پیدا کرده که بهتر درکش میکنه ، امید وارم حد اقل اینطوری باشه . امروز جلوی آیینه ایستاده بودم ، موهام خیلی سفید شده ، اونم توی این سن و سال ، مگه چند سالمه؟ یعنی برات مهم نیست دیگه! حالا دیگه نیازی نیست که بیایی و احوالش رو بپرسی . یه جایی خوندم که سکوت زیبا ترین اعتراضی هست که معجزه میکنه!
http://midnightboy.blogsky.com/