zainabalta.wordpress.com
چرا حذر كردن | گویی فلان به هیچ
https://zainabalta.wordpress.com/2013/11/21/چرا-حذر-كردن
گویی فلان به هیچ. نامهي شمارهي دو يا تا اطلاع ثانوي، تف توي تلفن. نامهي شمارهي يك يا تا اطلاع ثانوي تف توي تلفن. اجساد روابطش را سالهاي سال ميكشيد دنبال خودش. عمر قايقم كوتاه بود. اینکه میبینید، آدم بیشعوریست که ثبت میکند/ سه. از مجموعه نامههاي آن دو نفر. آقا اين دل ما رو يه لحظه نگه دار. برخيز دريا اجساد آشنايانمان را پس فرستاده است. با دست به سرت اشاره میکنی حال بد من اینجاست. نه اين تخمي، نه اون تخمي. كمين كردهاي به شليك كردن. وبنوشتهایی که دنبال میکنم. بستنیهای آب شده و مردم ناراحت. دیدگاهتان را اینج...
zainabalta.wordpress.com
دلم می خواهد یک چیزی، یک جایی، این جریان بیوقفهی کلمات را خفه کند | گویی فلان به هیچ
https://zainabalta.wordpress.com/2013/11/01/دلم-میخواهد-یک-چیزی،-یک-جایی،-این-جریان
گویی فلان به هیچ. نامهي شمارهي دو يا تا اطلاع ثانوي، تف توي تلفن. نامهي شمارهي يك يا تا اطلاع ثانوي تف توي تلفن. اجساد روابطش را سالهاي سال ميكشيد دنبال خودش. عمر قايقم كوتاه بود. اینکه میبینید، آدم بیشعوریست که ثبت میکند/ سه. از مجموعه نامههاي آن دو نفر. آقا اين دل ما رو يه لحظه نگه دار. برخيز دريا اجساد آشنايانمان را پس فرستاده است. با دست به سرت اشاره میکنی حال بد من اینجاست. نه اين تخمي، نه اون تخمي. كمين كردهاي به شليك كردن. وبنوشتهایی که دنبال میکنم. بستنیهای آب شده و مردم ناراحت. Laquo; …. همهچیز ...
zainabalta.wordpress.com
به كوچههاي تنگ | گویی فلان به هیچ
https://zainabalta.wordpress.com/2014/03/02/به-كوچههاي-تنگ
گویی فلان به هیچ. نامهي شمارهي دو يا تا اطلاع ثانوي، تف توي تلفن. نامهي شمارهي يك يا تا اطلاع ثانوي تف توي تلفن. اجساد روابطش را سالهاي سال ميكشيد دنبال خودش. عمر قايقم كوتاه بود. اینکه میبینید، آدم بیشعوریست که ثبت میکند/ سه. از مجموعه نامههاي آن دو نفر. آقا اين دل ما رو يه لحظه نگه دار. برخيز دريا اجساد آشنايانمان را پس فرستاده است. با دست به سرت اشاره میکنی حال بد من اینجاست. نه اين تخمي، نه اون تخمي. كمين كردهاي به شليك كردن. وبنوشتهایی که دنبال میکنم. بستنیهای آب شده و مردم ناراحت. Laquo; یک جور دیگر.
zainabalta.wordpress.com
شهريور | گویی فلان به هیچ
https://zainabalta.wordpress.com/2014/08/26/شهريور
گویی فلان به هیچ. نامهي شمارهي دو يا تا اطلاع ثانوي، تف توي تلفن. نامهي شمارهي يك يا تا اطلاع ثانوي تف توي تلفن. اجساد روابطش را سالهاي سال ميكشيد دنبال خودش. عمر قايقم كوتاه بود. اینکه میبینید، آدم بیشعوریست که ثبت میکند/ سه. از مجموعه نامههاي آن دو نفر. آقا اين دل ما رو يه لحظه نگه دار. برخيز دريا اجساد آشنايانمان را پس فرستاده است. با دست به سرت اشاره میکنی حال بد من اینجاست. نه اين تخمي، نه اون تخمي. كمين كردهاي به شليك كردن. وبنوشتهایی که دنبال میکنم. بستنیهای آب شده و مردم ناراحت. نشانی هرگز عمومی ...
zainabalta.wordpress.com
… | گویی فلان به هیچ
https://zainabalta.wordpress.com/2013/09/28/558
گویی فلان به هیچ. نامهي شمارهي دو يا تا اطلاع ثانوي، تف توي تلفن. نامهي شمارهي يك يا تا اطلاع ثانوي تف توي تلفن. اجساد روابطش را سالهاي سال ميكشيد دنبال خودش. عمر قايقم كوتاه بود. اینکه میبینید، آدم بیشعوریست که ثبت میکند/ سه. از مجموعه نامههاي آن دو نفر. آقا اين دل ما رو يه لحظه نگه دار. برخيز دريا اجساد آشنايانمان را پس فرستاده است. با دست به سرت اشاره میکنی حال بد من اینجاست. نه اين تخمي، نه اون تخمي. كمين كردهاي به شليك كردن. وبنوشتهایی که دنبال میکنم. بستنیهای آب شده و مردم ناراحت. درحال اتصال به %s.
zainabalta.wordpress.com
پيچ راديوي روضهخوانم را بپيچانم و خفه شوم | گویی فلان به هیچ
https://zainabalta.wordpress.com/2014/03/12/پيچ-راديوي-روضهخوانم-را-بپيچانم-و-خف
گویی فلان به هیچ. نامهي شمارهي دو يا تا اطلاع ثانوي، تف توي تلفن. نامهي شمارهي يك يا تا اطلاع ثانوي تف توي تلفن. اجساد روابطش را سالهاي سال ميكشيد دنبال خودش. عمر قايقم كوتاه بود. اینکه میبینید، آدم بیشعوریست که ثبت میکند/ سه. از مجموعه نامههاي آن دو نفر. آقا اين دل ما رو يه لحظه نگه دار. برخيز دريا اجساد آشنايانمان را پس فرستاده است. با دست به سرت اشاره میکنی حال بد من اینجاست. نه اين تخمي، نه اون تخمي. كمين كردهاي به شليك كردن. وبنوشتهایی که دنبال میکنم. بستنیهای آب شده و مردم ناراحت. آذر نود و دو.
zainabalta.wordpress.com
نه اين تخمي، نه اون تخمي | گویی فلان به هیچ
https://zainabalta.wordpress.com/2014/09/01/نه-اين-تخمي،-نه-اون-تخمي
گویی فلان به هیچ. نامهي شمارهي دو يا تا اطلاع ثانوي، تف توي تلفن. نامهي شمارهي يك يا تا اطلاع ثانوي تف توي تلفن. اجساد روابطش را سالهاي سال ميكشيد دنبال خودش. عمر قايقم كوتاه بود. اینکه میبینید، آدم بیشعوریست که ثبت میکند/ سه. از مجموعه نامههاي آن دو نفر. آقا اين دل ما رو يه لحظه نگه دار. برخيز دريا اجساد آشنايانمان را پس فرستاده است. با دست به سرت اشاره میکنی حال بد من اینجاست. نه اين تخمي، نه اون تخمي. كمين كردهاي به شليك كردن. وبنوشتهایی که دنبال میکنم. بستنیهای آب شده و مردم ناراحت. درحال اتصال به %s.
zainabalta.wordpress.com
اینکه میبینید آدم بیشعوریست که ثبت میکند/ دو | گویی فلان به هیچ
https://zainabalta.wordpress.com/2014/04/28/اینکه-میبینید-آدم-بیشعوریست-که-ثبت-می-2
گویی فلان به هیچ. نامهي شمارهي دو يا تا اطلاع ثانوي، تف توي تلفن. نامهي شمارهي يك يا تا اطلاع ثانوي تف توي تلفن. اجساد روابطش را سالهاي سال ميكشيد دنبال خودش. عمر قايقم كوتاه بود. اینکه میبینید، آدم بیشعوریست که ثبت میکند/ سه. از مجموعه نامههاي آن دو نفر. آقا اين دل ما رو يه لحظه نگه دار. برخيز دريا اجساد آشنايانمان را پس فرستاده است. با دست به سرت اشاره میکنی حال بد من اینجاست. نه اين تخمي، نه اون تخمي. كمين كردهاي به شليك كردن. وبنوشتهایی که دنبال میکنم. بستنیهای آب شده و مردم ناراحت. نه تنها من پریودم.
zainabalta.wordpress.com
اشك نيست، بارونه | گویی فلان به هیچ
https://zainabalta.wordpress.com/2013/07/17/اشك-نيست،-بارونه
گویی فلان به هیچ. نامهي شمارهي دو يا تا اطلاع ثانوي، تف توي تلفن. نامهي شمارهي يك يا تا اطلاع ثانوي تف توي تلفن. اجساد روابطش را سالهاي سال ميكشيد دنبال خودش. عمر قايقم كوتاه بود. اینکه میبینید، آدم بیشعوریست که ثبت میکند/ سه. از مجموعه نامههاي آن دو نفر. آقا اين دل ما رو يه لحظه نگه دار. برخيز دريا اجساد آشنايانمان را پس فرستاده است. با دست به سرت اشاره میکنی حال بد من اینجاست. نه اين تخمي، نه اون تخمي. كمين كردهاي به شليك كردن. وبنوشتهایی که دنبال میکنم. بستنیهای آب شده و مردم ناراحت. 8230; ». همهچیز ر...
zainabalta.wordpress.com
سپتامبر | 2014 | گویی فلان به هیچ
https://zainabalta.wordpress.com/2014/09
گویی فلان به هیچ. Archive for سپتامبر, 2014. مينا، رفيق جادههاي من، اين روزها هر كسي را كه ميبينم از مهر خسته است، از مهر ميترسد، از دوست داشتن. خودخواه شدهايم رفيق. خودخواه شدهايم. ديوار ميچينيم دور تا دور خودمان، به دوربين مداربسته مسلحش ميكنيم. تك تير انداز ميچينيم توي چهار گوشهاش. مهر كه خودخواهي را تاب نميآورد… مهر، ميم ه ر، من، مينشينم روي جدول خانهي پاكدلها و حدس ميزنم كه تو از كدام سمت كوچه آفتابي خواهي شد. نه اين تخمي، نه اون تخمي. نامهي شمارهي دو يا تا اطلاع ثانوي، تف توي تلفن.