momken.blogfa.com

hamzisty.blogfa.com

همزيستي

http://www.hamzisty.blogfa.com/9407.aspx

خود من چه غلطی کرده ام. نگارش در تاريخ جمعه هفدهم مهر ۱۳۹۴ توسط محسن خیابانی. Weblog Themes By PayamBlog. به وبلاگ همزيستي خوش آمديد. خود من چه غلطی کرده ام. تنهایی در سه پرده. نگاهی به فیلم Noah 2014 به کارگردانی دارن آرنوفسکی. تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.

hamzisty.blogfa.com

همزيستي - غارت

http://www.hamzisty.blogfa.com/post-27.aspx

نگارش در تاريخ پنجشنبه بیست و چهارم مهر ۱۳۹۳ توسط محسن خیابانی. باید حقوق بشر را خورده باشی. که اینچنین به غارتمان آمدهای. و به نام نامی آزادی بیان. نقشهی جغرافیا در بغل داری. از خاور میانه نفت نشت میکند. از جهان سوم بیرون میزند. که در دو بعدی نقشه جا نمیشود. آفریقا از گرسنگی میمیرد. گندمزارهای کالیفرنیا به دریا میریزند. جهانی برای صلح نوبل میجنگد. سازمان ملل را بزک میکند. بگذار در تحریم بمیریم. تا روزی آزادی مثل زبان انگلیسی بین اللمللی شود. کشورت آزادی بیان هم باشد. باید حرف را به اندازهی دهانت بزنی.

8863.blogfa.com

ناز ایل آریایی

http://www.8863.blogfa.com/92094.aspx

شرقی ترین حادثه ای که رخ داد. من به رفتار عشق مشکوکم در پس مشت بسته اش چیزیس. خبر به دورترین نقطه جهان برسد. نخواست او به من خسته بیگمان برسد. شکنجه بیشتر از این؟ که پیش چشم خودت. کسی که سهم تو باشد، به دیگران برسد. چه میکنی، اگر او را که خواستی یک عمر. به راحتی کسی از راه ناگهان برسد. رها کنی، برود، از دلت جدا باشد. به آن که دوستت ر ش داشته، به آن برسد. رها کنی، بروند و دو تا پرنده شوند. خبر به دورترین نقطه جهان برسد. گلایهای نکنی، بغض خویش را بخوری. که هقهق تو مبادا به گوششان برسد. خدا کند که نه! هفته ...

haghighat2058.persianblog.ir

گریه - پسا غزل

http://haghighat2058.persianblog.ir/tag/گریه

بعد از مدت ها با زخم. آیا دوباره گیسوانم را در باد شانه خواهم زد؟ حسی شبیه زنده،زنده،سوختن دارم. دارم تمام لحظه ها را اشک ،می ریزم. می میرم از هر لحظه،از هر گریه،از هر بغض. از هر چه احساس مزخرف هست لبریزم. تنلرزه می گیرم تمام نیمه شب ها را. از فکر بدبخت پریشانی که من بودم. از تر س تیز کارد،روی گردن عشقم. حس شکستن ،توی زندانی که تن بودم. از چشم های شهوت آلودی که دزدیدند. از بوسه های داغمان ، قانون لذت را. توی همآغوشی ما شیطان سرایت کرد. پاشید روی بستر ما خون وحشت را. می سوزم از فکر غروری له شده در تو.

haghighat2058.persianblog.ir

گروگان - پسا غزل

http://haghighat2058.persianblog.ir/tag/گروگان

سربازهایمان را آزاد کنید! وقتی همه خواب بودند! آمیزه ای از شعر و خون در کارزاریم. سرباز عشقیم و نماد اقتداریم. ما نسل اندر نسل شیر سر به داریم. ما از تبار سبز بارانیم و طوفان. با موج های در تلاطم همقطاریم. ظلم تبر بر ریشه های باغ تا کی؟ ای هموطن ما از تبار یک بهاریم. از ما گروگان برده ای فرزندمان را. هفتاد ملیون مادر چشم انتظاریم. تا پنجه های خشم تو بر گردن ماست. تا صبح آزادی ایران بی قراریم. بشکن طلسم کینه ی اهریمنت را. آزاد کن سربازهای میهنت را. لطفا به اشتراک بگذارید. چهار سرباز از پنج تن که به گروگان...

haghighat2058.persianblog.ir

بعد از مدت ها با زخم - پسا غزل

http://haghighat2058.persianblog.ir/post/34

بعد از مدت ها با زخم. آیا دوباره گیسوانم را در باد شانه خواهم زد؟ حسی شبیه زنده،زنده،سوختن دارم. دارم تمام لحظه ها را اشک ،می ریزم. می میرم از هر لحظه،از هر گریه،از هر بغض. از هر چه احساس مزخرف هست لبریزم. تنلرزه می گیرم تمام نیمه شب ها را. از فکر بدبخت پریشانی که من بودم. از تر س تیز کارد،روی گردن عشقم. حس شکستن ،توی زندانی که تن بودم. از چشم های شهوت آلودی که دزدیدند. از بوسه های داغمان ، قانون لذت را. توی همآغوشی ما شیطان سرایت کرد. پاشید روی بستر ما خون وحشت را. می سوزم از فکر غروری له شده در تو.

haghighat2058.persianblog.ir

مریم حقیقت - پسا غزل

http://haghighat2058.persianblog.ir/tag/مریم_حقیقت

برای 1 آذر ماه زادروز صدای ماندگار گلپونه های وحشی،به پاس زندگی و مرگ شاعرانه اش. زمین لرزید و شعری جامی آمد. خراباتی ترین خیامی آمد. پر از گلپونه ی وحشی شد آوار. صدای ایرج بسطامی آمد. مولف : مریم حقیقت. ساعت ۱٢:٠۸ ‎ب.ظ روز ۱۳٩٢/٩/٢. واژه های جاری: ایرج بسطامی. سربازهایمان را آزاد کنید! بعد از مدت ها با زخم. دست کم سه بار در روز چشمهایتان را به آسمان بدوزید و به خدا بیندیشید. من زنده ام هنوز وغزل فکر می کنم. ۱) گلپونه های وحشی. ۱) انگور می شد. مريم حقيقت-تاملی درباب غزل پست مدرن. سایت جامع ادبی ایران.

dasthayesimani.persianblog.ir

بچه اژدها - شعرهای یک ماهی سیاه آسمون جُل

http://dasthayesimani.persianblog.ir/tag/بچه_اژدها

شعرهای یک ماهی سیاه آسمون ج ل. سربازا آخرین فشنگاشونو چکوندن. آروم واستادن سینه ی دیوار. تا دشمن برسه و تیربارون ش ن. آخه واسه اونا فرق می کنه. که چه پرچمی تو باد تکون بخوره. اون روز بارون نمی اومد. سربازا واسه اولین بار تو زندگیشون. آفتاب دی ماه دوس داشتن. کادوی غمگین/ جواد کلیدری. Laquo;دیدار در شب» از فروغ که بی مناسبت با این روزهای من نیست. این روزهای لعنتی زورزورکی. آیا شما که صورتتان را. در سایه ی نقاب غم انگیز زندگی. گاهی به این حقیقت یأس آور. که زنده های امروزی. چیزی به جز تفاله ی یک زنده نیستند؟

dasthayesimani.persianblog.ir

فهیمه حسینی علی آباد - شعرهای یک ماهی سیاه آسمون جُل

http://dasthayesimani.persianblog.ir/tag/فهیمه_حسینی_علی_آباد

شعرهای یک ماهی سیاه آسمون ج ل. غارماهی ادامهی من بود. او دیگر داشت فکر می‌کرد که اگر برای مدتی سر جایش بایستد، دنیا متوجه نخواهد شد و و او به تدریج ناپدید می‌شود. تارک دنیا مورد نیاز است/میک جکسون). مثل یک موش مرده خوشبتم. مثل یک موش مرده غم دارم. توی یک ابر گیج غوطه‌ورم. ترس از ارتفاع هم دارم. Laquo;دکتر سیدمهدی موسوی». صدسال تنهایی/ گابریل گارسیا مارکز). غارماهی خسته‌ای هستم. که خودش را به شعر چسبانده. انزوای کشنده‌ای دارد. چند کابوس از تو جامانده. غارماهی بی سر و بدنی. کنج دلگیر تکه‌ای آبم. یه‌کم...