my-iran.blogsky.com
ایران من
http://my-iran.blogsky.com/1388/10/20/post-169
رضائیم به رضایش وقتی عشق و اراده با هم بیامیزد. حمد 26 ساله و همسرش فاطمه 25 ساله، از زوج های معلولی هستند که مدت یک سال است با یکدیگر ازدواج کرده و در خانه های مخصوص زوج ها در آسایشگاه کهریزک زندگی می کنند. احمد دچار معلولیت از هر دو دست و فاطمه از هر دو پا می باشد. این زوج معلول، اما توانمند در زمینه کارهای هنری فعالیت هایی دارند. بنابراین باید امید را نوید داد، حتی به صورت ساده ترین انشای یک طفل مدرسه . می شه خندید، درحالی که غم های بزرگی توی قلبت داری. می شه اشک ریخت، درحالی که خدایی به اون بزرگی داری.
my-iran.blogsky.com
خاطرات مهندس ایرج حسابی - ایران من
http://my-iran.blogsky.com/1388/12/21/post-173
خاطرات مهندس ایرج حسابی. خاطرات مهندس ایرج حسابی. آقای دکتر می خواست اتصال به این تمدن را حفظ کند و می گفت بعدها انیشتین به من گفت:. وقتی برمی گشتیم به خواهرم گفتم حالا می فهمم معنی یک تمدن 10هزارساله چیست. ما برای کریسمس به جنگل می رویم درخت قطع می کنیم و بعد با گلهای مصنوعی آن را زینت می دهیم اما وقتی از جشن سال نو ایرانی ها برمی گردیم همه درختها سبزند و در کنار خیابان گل و سبزه روییده است. ماهی با م به نشانه ی جنبش. آینه با آ به نشانه ی یکرنگی. شمع با ش به نشانه ی فروغ زندگی. تو همانی که می اندیشی.
my-iran.blogsky.com
ایران من
http://my-iran.blogsky.com/1390/01/24/post-185
روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد. این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود. در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت. دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت! سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد. تصور کنید اگر شما آنجا بودید چه کار می کردید؟ چه توصیه ای برای آن دختر داشتید؟ و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیا...
my-iran.blogsky.com
شب یلدا - ایران من
http://my-iran.blogsky.com/1388/10/01/post-168
یا شب چ له. آخرین شب آذرماه، شب پیش از نخستین روز زمستان و درازترین شب سال است. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام آن را مبارک میدارند و این شب را جشن میگیرند. یلدا و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار میکردهاند. در این باور یلدا روز تولد خورشید و بعدها تولد میترا یا مهر است. بسیاری بر این باورند که ریشه پاسداشت شب چله میراث قوم کاسپیان. است کاسپها از اولین اقوام آریایی. تأثیر یلدا در جشنهای دیگر اقوام. از این روی در کشورهای اروپا...
my-iran.blogsky.com
حکایت بطری - ایران من
http://my-iran.blogsky.com/1388/10/01/post-167
برگرفته از دومین مکتوب- - اثر :پائولوکوئیلو - - برگردان:آرش حجازی. یک روز صبح همراه با یک دوست آرژانتینی در صحرای موجاوه قدم میزدیم،که چیزی را دیدیم که درافق می. درخشید هرچندقصدداشتیم به یک دره برویم،مسیرمان را عوض کردیم تا ببینیم آن درخشش ازچیست.تقریبایک ساعت زیر آفتابی. که مدام گرمتر میشد راه رفتیم،وتنها هنگامی که به آن رسیدیم فهمیدیم چیست.یک بطری آبجوبود،خالی.شایدازچندسال پیش درآنجا. ازآنجا که صحرا بسیارگرمترازیک ساعت قبل شده بود،تصمیم گرفتیم که دیگر به سمت دره نرویم.به هنگام بازگشت. اما باز فکر کردم:.
my-iran.blogsky.com
والنتاین - ایران من
http://my-iran.blogsky.com/1388/11/23/post-170
و آن زمان که عاشق می شوی. و می دانی که عشقی هست. و باور داری کسی که تو را دوست دارد. و در آن شبهای سرد و یخبندان با تو می ماند. در آن لحظات می فهمی دوست داشتن چقدر زیباست . و می دانی که عشقی هست. و باور داری کسی که تو را دوست دارد. و در آن شبهای سرد و یخبندان با تو می ماند. در آن لحظات می فهمی دوست داشتن چقدر زیباست . و آن زمان که کسی در فراسوی خیال تو نیست. و تو تنهای تنها در جاده های برهوت زندگی قدم می زنی. نوشته شده در جمعه 23 بهمنماه سال 1388ساعت08:52 ب.ظتوسط مهرداد. کوروش کبیر و سلسله هخامنشیان.
my-iran.blogsky.com
ایران من
http://my-iran.blogsky.com/1389/03/25/post-176
You have to live moment to moment. Have to live each moment as if it is the last. Moment. So don't waste it in quarreling, in. Nagging or in fighting. Perhaps you will not find the next moment even. از لحظه به لحظه زندگی کردن گریزی نیست.باید هر لحظه. را چنان زندگی کنی که گویی واپسین لحظه است. پس وقت را در جدل، گلایه و نزاع تلف نکن. شاید لحظه بعد حتی برای پوزش طلبی در دست تو نباشد. نوشته شده در سهشنبه 25 خردادماه سال 1389ساعت11:06 ب.ظتوسط مهرداد. کوروش کبیر و سلسله هخامنشیان. تو همانی که می اندیشی.
my-iran.blogsky.com
ایران من
http://my-iran.blogsky.com/1389/11/24/post-183
امت فاکس، نویسنده و فیلسوف معاصر، از آمریکا، هنگامی که برای نخستین بار به رستوران سلف سرویس رفت. وی که تا آن زمان هرگز به چنین رستورانی نرفته بود، در گوشه ای به انتظار نشست، با این نیت که از او پذیرایی شود. اما هرچه لحظات بیشتری سپری میشد، ناشکیبایی او از اینکه میدید پیشخدمتها کوچکترین توجهی به او ندارند، شدت گرفت. از همه بدتر اینکه مشاهده میکرد کسانی که پس از او وارد شده بودند، در مقابل بشقابهای پر از غذا نشسته و مشغول خوردن بودند. مردم این کشور چگونه پذیرایی میشوند؟ شما هم چیز زیادی از او نخواسته اید.
my-iran.blogsky.com
ایران من
http://my-iran.blogsky.com/1389/10/26/post-182
بدینوسیله من رسما از بزرگسالی استعفا می دهم. و مسئولیتهای یک کودک هشت ساله را قبول می کنم. می خواهم به یک ساندویچ فروشی بروم. و فکر کنم که آنجا یک رستوران پنج ستاره است. می خواهم فکر کنم شکلات از پول بهتر است،. چون می توانم آن را بخورم! می خواهم زیر یک درخت بلوط بزرگ بنشینم. و با دوستانم بستنی بخورم . می خواهم درون یک چاله آب بازی کنم. و بادبادک خود را در هوا پرواز دهم. می خواهم به گذشته برگردم،. وقتی همه چیز ساده بود،. وقتی داشتم رنگها را،. جدول ضرب را و شعرهای کودکانه را. و هیچ اهمیتی هم نمی دادم .
my-iran.blogsky.com
ایران من
http://my-iran.blogsky.com/1389/03/29/post-179
Where love is God is also. هر کجا محبت باشد،خدا هم هست. God is in your heart, yet you search for him in the wilderness. خدا در قلب توست و تو در بیابان ها به دنبالش می گردی. The nearer the soul is to God, the less its,. Since the point nearest the circle is subject to the least motion. disturbances. هر چه روح به خدا نزدیکتر باشد، آشفتگی اش کمتر است. زیرا نزدیک ترین نقطه به مرکز دایره، کمترین تکان را دارد. Every happening, great and small. Is a parable whereby God speaks to us,. کوروش کبیر و سلسله هخامنشیان.