powerproducts.persianblog.ir

newspaper.blogfa.com

روزنامه عشق - دو چیز محال عقل است

http://www.newspaper.blogfa.com/post-202.aspx

دو چیز محال عقل است. دو چیز محال عقل است خوردن بیش از رزق مقسوم و مردن پیش از وقت معلوم. قضا دگر نشود ور هزار ناله و آه. به کفر یا به شکایت بر آید از دهنی. سعدی گلستان باب هشتم در آداب صحبت ( منبع. نوشته شده در سه شنبه ۲۹ فروردین۱۳۹۱ساعت 10:52 توسط اولين برگ. ما اهل کوفه نیستیم؟ حیف انسانم و می دانم تا همیشه تنها هستم. دست از طلب ندارم تا کام من بر آید. بهار آمد و شمشادها جوان شده اند. دو چیز محال عقل است. باز باران با ترانه . . . يک شبي مجنون نمازش را شکست. درباره روزنامه عشق . . . کسب درآمد از اس ام اس.

newspaper.blogfa.com

روزنامه عشق - مکتب حافظ

http://www.newspaper.blogfa.com/post-204.aspx

گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا. فدای اشتباهی کآرد او را گاهگاه اینجا. مگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما یارب. فراوان کن گذار آن مه گم کرده راه اینجا. کله جا ماندش این جا و نیامد دیگرش از پی. نیاید فی المثل آری گرش افتد کلاه اینجا. نگویم جمله با من باش و ترک کامکاران کن. چو هم شاهی و هم درویش گاه آنجاو گاه اینجا. هوای ماه خرگاهی مکن ای کلبه درویش. نگنجد موکب کیوان شکوه پادشاه اینجا. توئی آن نوسفر سالک که هر شب شاهد توفیق. چراغت پیش پا دارد که راه اینجا و چاه اینجا. سید محمدحسین بهجت تبریزی ( شهریا.

newspaper.blogfa.com

روزنامه عشق

http://www.newspaper.blogfa.com/9104.aspx

دست از طلب ندارم تا کام من بر آید. دست از طلب ندارم تا کام من بر آید. یا تن رسد به جانان ، یا جان زتن بر آید. بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر. کز آتش درونم دود از کفن بر آید. بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران. بگشای لب که فریاد از مرد و زن بر آید. جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش. نگرفته هیچ کامی ، جان از بدن بر آید. از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم. خود کام تنگدستان کی زان دهن بر آید؟ گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان. هر جا که نام حافظ در انجمن بر آید. ما اهل کوفه نیستیم؟ دو چیز محال عقل است.

newspaper.blogfa.com

روزنامه عشق - حیف انسانم و می دانم تا همیشه تنها هستم

http://www.newspaper.blogfa.com/post-206.aspx

حیف انسانم و می دانم تا همیشه تنها هستم. تکیه بر جنگل پشت سر. آنچنانم که نمی دانم در کجای دنیا هستم. حال دریا آرام و آبی است. حال جنگل سبز سبز است. من که رنگم را باران شسته است. در چه حالی آیا هستم؟ کوچ مرغان را می بینم موج ماهی ها را نیز. حیف انسانم و می دانم. تا همیشه تنها هستم. وقت دل کندن از دیروز است یا که پیوستن بر امروز. من ولی در کار جان شستن. از غبار فردا هستم. صفحه ای ماسه بر می دارم. من آن دستی که. رفت از دست شما هستم. مرغ و ماهی با هم می خندند. من به چشمانم می گویم. این چنین باشم تا هستم.

newspaper.blogfa.com

روزنامه عشق

http://www.newspaper.blogfa.com/author-akharinbarg.aspx

مرغ بر بالا و زير آن سايهاش. مىدود برخاك پران مرغ وش. ابلهى صياد آن سايه شود. مىدود چندانكه بىمايه شود. بىخبر كان عكس آن مرغ هواست. بىخبر كى اصل آن سايه كجاست. تيراندازد به سوى سايه، او. تركشش خالى شود از جست وجو. تركش عمرش تهى شد عمر رفت. از دويدن درشكار سايه تفت. نوشته شده در پنجشنبه ۱۴ مهر۱۳۹۰ساعت 18:21 توسط آخرين برگ. بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست. بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست. آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست. مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب. در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست. نوجواني...

newspaper.blogfa.com

روزنامه عشق

http://www.newspaper.blogfa.com/9110.aspx

ما اهل کوفه نیستیم؟ خدایا . . . چنان کن تا طلب کردن هایمان، دعوت کردن هایمان، فرج خواندن هایمان، انتظار کشیدن هایمان ، مشابه دعونتنامه های کوفی های بی وفا نباشد و هنگامی که اجابتمان کرد، بند در گرفتاری ها و مشغله هایمان عذر نخواهیم و ندای " هل من ناصر ینصرنی. اماممان را بی پاسخ نگذاریم. آمین یا رب العالمین. نوشته شده در شنبه ۱۶ دی۱۳۹۱ساعت 22:22 توسط اولين برگ. ما اهل کوفه نیستیم؟ حیف انسانم و می دانم تا همیشه تنها هستم. دست از طلب ندارم تا کام من بر آید. بهار آمد و شمشادها جوان شده اند. به من رای بدهید*.

newspaper.blogfa.com

روزنامه عشق

http://www.newspaper.blogfa.com/9103.aspx

گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا. فدای اشتباهی کآرد او را گاهگاه اینجا. مگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما یارب. فراوان کن گذار آن مه گم کرده راه اینجا. کله جا ماندش این جا و نیامد دیگرش از پی. نیاید فی المثل آری گرش افتد کلاه اینجا. نگویم جمله با من باش و ترک کامکاران کن. چو هم شاهی و هم درویش گاه آنجاو گاه اینجا. هوای ماه خرگاهی مکن ای کلبه درویش. نگنجد موکب کیوان شکوه پادشاه اینجا. توئی آن نوسفر سالک که هر شب شاهد توفیق. چراغت پیش پا دارد که راه اینجا و چاه اینجا. سید محمدحسین بهجت تبریزی ( شهریا.

newspaper.blogfa.com

روزنامه عشق

http://www.newspaper.blogfa.com/9102.aspx

بهار آمد و شمشادها جوان شده اند. بهار آمد و شمشادها جوان شده اند. پرندگان مهاجر ترانه خوان شده اند. دوباره پنجره ها بال عشق وا کردند. دوباره آینه ها با تو مهربان شده اند. شکوفه های جوان روی شاخه های کهن. دوباره چتر گشودند و سایه بان شده اند. بهار آمد و آلاله های روشن دشت. چراغ خلوت شب های عاشقان شده اند. شکوفه های غزلخوان دوباره می خندند. که میزبان قدم های ارغوان شده اند. نوشته شده در شنبه ۲ اردیبهشت۱۳۹۱ساعت 11:45 توسط اولين برگ. ما اهل کوفه نیستیم؟ حیف انسانم و می دانم تا همیشه تنها هستم. جست و جوی گوگل.

newspaper.blogfa.com

روزنامه عشق

http://www.newspaper.blogfa.com/author-newspaper.aspx

ما اهل کوفه نیستیم؟ خدایا . . . چنان کن تا طلب کردن هایمان، دعوت کردن هایمان، فرج خواندن هایمان، انتظار کشیدن هایمان ، مشابه دعونتنامه های کوفی های بی وفا نباشد و هنگامی که اجابتمان کرد، بند در گرفتاری ها و مشغله هایمان عذر نخواهیم و ندای " هل من ناصر ینصرنی. اماممان را بی پاسخ نگذاریم. آمین یا رب العالمین. نوشته شده در شنبه ۱۶ دی۱۳۹۱ساعت 22:22 توسط اولين برگ. حیف انسانم و می دانم تا همیشه تنها هستم. تکیه بر جنگل پشت سر. آنچنانم که نمی دانم در کجای دنیا هستم. حال دریا آرام و آبی است. حال جنگل سبز سبز است.

newspaper.blogfa.com

روزنامه عشق - ما اهل کوفه نیستیم؟!

http://www.newspaper.blogfa.com/post-207.aspx

ما اهل کوفه نیستیم؟ خدایا . . . چنان کن تا طلب کردن هایمان، دعوت کردن هایمان، فرج خواندن هایمان، انتظار کشیدن هایمان ، مشابه دعونتنامه های کوفی های بی وفا نباشد و هنگامی که اجابتمان کرد، بند در گرفتاری ها و مشغله هایمان عذر نخواهیم و ندای " هل من ناصر ینصرنی. اماممان را بی پاسخ نگذاریم. آمین یا رب العالمین. نوشته شده در شنبه ۱۶ دی۱۳۹۱ساعت 22:22 توسط اولين برگ. ما اهل کوفه نیستیم؟ حیف انسانم و می دانم تا همیشه تنها هستم. دست از طلب ندارم تا کام من بر آید. بهار آمد و شمشادها جوان شده اند. به من رای بدهید*.