residi86.parsiblog.com

rozebarani.blogfa.com

ابرهای گریان - شما چقدر خوشبخت هستید؟

http://www.rozebarani.blogfa.com/post-2.aspx

آدم ها مترسک نیستند که وقتی واسه کلاغ های دلت تکراری شدن ، اونو با یکی دیگه عوض کنی. شما چقدر خوشبخت هستید؟ اگه میتونستیم تمام جمعیت دنیا رو به ۱۰۰ برسونیم و همه اونها رو در یک دهکده جمع کنیم ، نتایج جالبی بدست میومد. ۶۱ نفر آسیایی ، ۱۲ نفر اروپایی ، ۵ نفر آمریکایی و کانادایی ، ۸ نفر آمریکای جنوبی و ۱۴ نفر آفریقایی هستند. ۴۹ نفر زن و ۵۱ نفر آنها مرد هستند. ۸۲ نفر غیر سفید پوست و ۱۸ نفر سفید پوست. ۳۲ نفر مسیحی و ۶۸ نفر غیر مسیحی. ۵ نفر از اونها ۳۲ درصد ثروت همه رو دارن که همشون از ایالات متحده آمریکا هستن.

rozebarani.blogfa.com

ابرهای گریان - آموخته ام که...

http://www.rozebarani.blogfa.com/post-13.aspx

آدم ها مترسک نیستند که وقتی واسه کلاغ های دلت تکراری شدن ، اونو با یکی دیگه عوض کنی. با پول میشود خانه خرید ولی آشیانه نه. رختخواب خرید ولی خواب نه. ساعت خرید ولی زمان نه. میتوان مقام خرید ولی احترام نه. میتوان کتاب خرید ولی دانش نه. دارو خرید ولی سلامتی نه. خانه خرید ولی زندگی نه. و بالاخره، میتوان قلب خرید، ولی عشق را نه. که تنها کسی که مرا در زندگی شاد میکند. کسی است که به من میگوید:. تو مرا شاد کردی. که مهربان بودن، بسیار مهمتر از درست بودن است. که هرگز نباید به هدیهای از طرف کودکی، نه گفت. بلکه شخص ...

rozebarani.blogfa.com

ابرهای گریان - روشنایی

http://www.rozebarani.blogfa.com/post-25.aspx

آدم ها مترسک نیستند که وقتی واسه کلاغ های دلت تکراری شدن ، اونو با یکی دیگه عوض کنی. در مسجد بازار، واعظ شهر، مردمان را وعظ می گفت،. و می گفت : خداوند. در دل های شکسته. به آرامی پدرم را گفتم:این سخن، یعنی چه؟ وقتی که باز می گشتیم، به ناگاه،چشمانش به گوشه ای خیره شد،. نور بود، نور آفتاب، که از سقف شکسته. بازار وارد می شد،. و بر آنجا می تابید، پدرم، سقف را اشارت کرد و پرسید: چرا،. تنها از همین یک قسمت است که آفتاب می تابد؟ گفتم: از آنروی، که تنها همین یک قسمت است، که شکسته. گفت: و خداوند نور است،.

rozebarani.blogfa.com

ابرهای گریان - مجنون

http://www.rozebarani.blogfa.com/post-35.aspx

آدم ها مترسک نیستند که وقتی واسه کلاغ های دلت تکراری شدن ، اونو با یکی دیگه عوض کنی. یک شبی مجنون نمازش را شکست. بی وضو در کوچه لیلا نشست. عشق آن شب مست مستش کرده بود. فارغ از جام الستش کرده بود. سجده ای زد بر لب درگاه او. پ ر ز لیلا شد دل پر آه او. گفت یا رب از چه خوارم کرده ای. بر صلیب عشق دارم کرده ای. جام لیلا را به دستم داده ای. وندر این بازی شکستم داده ای. نیشتر عشقش به جانم می زنی. دردم از لیلاست آنم می زنی. خسته ام زین عشق،دل خونم نکن. من که مجنونم تو مجنونم نکن. مرد این بازیچه دیگر نیستم.

rozebarani.blogfa.com

ابرهای گریان - نشانی خانه ات کجاست ؟

http://www.rozebarani.blogfa.com/post-27.aspx

آدم ها مترسک نیستند که وقتی واسه کلاغ های دلت تکراری شدن ، اونو با یکی دیگه عوض کنی. نشانی خانه ات کجاست؟ تو از آن سو آمدی و او از سوی ما آمد. اول فقط یک دل دل بود ، یک هوای نشستن و گفتن. یک بوی دلتنگ و سرشار از خواستن. یک هنوز با هم ساده. بعد یکصدا شدیم ، هم آواز و هم بغض و هم گریه. همنفس برای باز تا همیشه با هم بودن. برای یک قدم زدن رفیقانه. برای یک سلام نگفته. برای یک خلوت دل خاص. برای یک دل سیر گریه کردن. برای همسفر همیشه عشق : باران. هوای همیشه ات را نمی خواهم. نشانی خانه ات کجاست؟ هفته دوم تیر ۱۳۹۰.

rozebarani.blogfa.com

ابرهای گریان - دستم را بگیر

http://www.rozebarani.blogfa.com/post-29.aspx

آدم ها مترسک نیستند که وقتی واسه کلاغ های دلت تکراری شدن ، اونو با یکی دیگه عوض کنی. آیا شما مشکل ، بر دوش ، آبی است؟ I've been troubled, too,. مشکل من شده است ، بیش از حد ،. من درک می کنم. Where you've fallen, once I fell. از کجا شما کاهش یافته ، یک بار من افتاد. Let me help the clouds dispel. اجازه دهید به من کمک کند برطرف کردن ابرها. Others helped when I was weak,. برخی دیگر کمک کرد وقتی من ضعیف بودم ،. Took my hand,. Helped me face toward the peak,. به من کمک کرد به سمت قله صورت ،. هفته چهارم تیر ۱۳۹۰.

rozebarani.blogfa.com

ابرهای گریان - رهی معیری

http://www.rozebarani.blogfa.com/post-15.aspx

آدم ها مترسک نیستند که وقتی واسه کلاغ های دلت تکراری شدن ، اونو با یکی دیگه عوض کنی. در پیش بیدردان چرا فریاد بی حاصل کنم. گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم. در پرده سوزم همچو گل در سینه جوشم همچو مل. من شمع رسوا نیستم تا گریه در محفل کنم. اول کنم اندیشه ای تا برگزینم پیشه ای. آخر به یک پیمانه می اندیشه را باطل کنم. آنرو ستانم جام را آن مایه آرام را. تا خویشتن را لحظه ای از خویشتن غافل کنم. از گل شنیدم بوی او مستانه رفتم سوی او. تا چون غبار کوی او در کوی جان منزل کنم. روشنگری افلکیم چون آفتاب از پکیم.

rozebarani.blogfa.com

ابرهای گریان - پس از باران

http://www.rozebarani.blogfa.com/post-28.aspx

آدم ها مترسک نیستند که وقتی واسه کلاغ های دلت تکراری شدن ، اونو با یکی دیگه عوض کنی. هر چه عبور خود ،. Whatever your pain, هر درد خود را ،. There will always be sunshine, همیشه وجود داشته باشد نور خورشید ،. After the rain . پس از باران. Perhaps you may stumble, شاید شما ممکن است تلو تلو خوردن ،. Perhaps even fall, شاید حتی پاییز ،. But God's always ready, اما خدا همیشه آماده ،. To answer your call برای پاسخ به تماس شما. He knows every heartache, او می داند هر غم ،. Sees every tear, می بیند هر قطره اشکی ،.

rozebarani.blogfa.com

ابرهای گریان - باز باران بی ترانه . . .

http://www.rozebarani.blogfa.com/post-10.aspx

آدم ها مترسک نیستند که وقتی واسه کلاغ های دلت تکراری شدن ، اونو با یکی دیگه عوض کنی. باز باران بی ترانه . . . باز باران بی ترانه . . . باز باران با تمام بی کسی های شبانه. می خورد بر مرد تنها می چکد بر فرش خانه. باز می آید صدای چک چک غم. باز ماتم . . . من به پشت شیشه تنهایی افتاده. نمی دانم ، نمی فهمم. کجای قطره های بی کسی زیباست . . . نمی فهمم چرا مردم نمی فهمند. که آن کودک که زیر ضربه شلاق باران سخت می لرزد. کجای ذلتش زیباست. . .نمی فهمم . . . کجای اشک یک بابا. که سقفی از گ ل و آهن به زور چکمه باران.