shahrzada.blogfa.com

delnevisan.mihanblog.com

دلـنـویـسـان - حال افکارم ...

http://delnevisan.mihanblog.com/post/110

دراین فردای نامعلوم كه امید را به ترس دادیم صدا از سینه می افتد خود ما دل نویسانیم. حال افکارم خوب نیست! هرگز نمیدانند چه خواهد شد. میترسند . و مدام به هم میخندند. وای از قرص هایی که رنگ تورا بیادم میاورند. رنگ خوبی هایت را. مترسانم که هرگز بعد از تو حال افکارم خوب نخواهد شد. حال افکارم خوب نیست . خوب نمیشود. باید راه را دوباره طی کرد. هنوز نرسیده بریده ام. شبیه یک شبیح خون شبانه. پا میدهم به خواب هایم. دیشب قرار گذاشته بودیم. قرارمان دم صبح بود که تو بروی و. شب دیگر باز بخوابم بیایی. دلهره ها خواب ها.

delnevisan.mihanblog.com

دلـنـویـسـان - مطالب اردیبهشت 1393

http://delnevisan.mihanblog.com/post/archive/1393/2

دراین فردای نامعلوم كه امید را به ترس دادیم صدا از سینه می افتد خود ما دل نویسانیم. بذار نادان بمانند مردم. به ما چه وقتی دنیا باور نمیکند که وقت تمام است. تو" بگو " را آنقد بگو که هنوز هم باور داری. کسی هست در این شهر که حرفی دارد. بکوب کلاویه های عریان را. عقده کن پ ک های مصرع دوم را. جریان شو در مسیر انقلاب درونی. به خون هایی فکر کن که. بانوهایی که بخاطر تو دیگر بی پرده حرف میزنند. به امثال خودت فکر کن. به امثال خودت فکر کن. به امثال خودت فکر کن. مثل من هایی که ورقه را سفید تحویل میدهیم. شعر و ترانه 8.

delnevisan.mihanblog.com

دلـنـویـسـان - مطالب آذر 1392

http://delnevisan.mihanblog.com/post/archive/1392/9

دراین فردای نامعلوم كه امید را به ترس دادیم صدا از سینه می افتد خود ما دل نویسانیم. یه سری ادما هستن. که خودشونو فراموش کردن. همیشه فکر میکنن به گذشته ها. که قشنگ نیست براشون اصلا. دلشون تنگ شده واسه جای قبلشون. باهات حرف میزنن با صدای قلبشون. یه دنیا قصه س لا به لای حرفشون. از روزاشون میگذرن برات. صداهایی که از قدیم میشنون شبا. با کسی حرف نمیزنن هیچوقت از غماشون. عاشق پاییزن بیشتر از بهار. تلافی نمیکنن که باز تلف شدن. همیشه یکی هست که بخوان خفش کنن. اما کسی و نمیخوان بجاش بغل کنن. تنهایی یعنی لحظه غروب.

delnevisan.mihanblog.com

دلـنـویـسـان - زیر پوست شهر

http://delnevisan.mihanblog.com/post/108

دراین فردای نامعلوم كه امید را به ترس دادیم صدا از سینه می افتد خود ما دل نویسانیم. عقربه هایی که نیشم میزنند. کافیست یک لحظه درنگ کنی. تا زیر پوست شهر دفنت کنند. صابر اگر صبر داشت. وظیفه ای به دوش من نبود. پس بدان اگر بی اعتقادم. حال بیا دریابیم مقیم همکف بودن یعنی چه. تا به حال معنی ترس را چشیده ای؟ تورا کسی دیگری میکند. کسی که همه ی ب رده هایش را وسط میگذارد. یا همه چیز با من یا هیچ چیز بی من. تبلور کن در انشعاب این جاده. هرگز رسیدن بهتر از نرسیدن نیست! میدوم تا نگویی تلاشت کو؟ ولی نمیخواهم برسم .

delnevisan.mihanblog.com

دلـنـویـسـان - عروج

http://delnevisan.mihanblog.com/post/116

دراین فردای نامعلوم كه امید را به ترس دادیم صدا از سینه می افتد خود ما دل نویسانیم. کی ثانیه شمار از کار می افتد؟ طپش قلبم در هر لحظه. در پی اسم تو میزند. تو فقط عروج کن! من همینجا منتظر ظهورت میمانم. تو یک روزی در آنجا که میگوییند آسمانش آبی ست. و همه جایش بوی عشق میدهد. یک آغوش به من بدهکاری. این ثانیه های لعنتی پس کی مرا به تو میرساند؟ من خیلی وقت است آماده ی رسیدنم . نوشته شده در جمعه 1 شهریور 1392 ساعت 10:39 ب.ظ توسط علیرضا. اینگونه در من شعر ، شعر میشود. Design By : Alireza Mohammadi. شعر و ترانه 8.

delnevisan.mihanblog.com

دلـنـویـسـان - میخواهم رستگار شوم

http://delnevisan.mihanblog.com/post/132

دراین فردای نامعلوم كه امید را به ترس دادیم صدا از سینه می افتد خود ما دل نویسانیم. در من طغیان کن. من را به یگانه شعرم برسان. به عطش بوسه ای که از خشابم خالی کردم. دنبال پوکه اش بگرد. عاری کن من را از هرچه غیر از تو دیده ام. دو تخته . که زیر سر تو بگذارم. بشنو مرا از نو. مرگ بر من سایه افکنده. هجو کن روزهایی که نیستی را. تا هجا کنم بخش های تنت را. چشم بر هم زدنت را. و مرا به خود سرگردان کنی. تا تو خوابی خوابش نمیبرد. افریده شده ام که. تورا دوست داشته باشم. پن : نوشته ی همین الان. دلتنگتم از حالا تا همیشه.

delnevisan.mihanblog.com

دلـنـویـسـان - هوادار

http://delnevisan.mihanblog.com/post/106

دراین فردای نامعلوم كه امید را به ترس دادیم صدا از سینه می افتد خود ما دل نویسانیم. نویسنده یعنی احتمال درد همه را داشتن. یعنی من بنویسم که تو بخوانی و حس کنی نوشته ی توست. حال با همه ی نوشته هایم مأنوس شده ای. و من تنها به این درد مینویسم که تو میفهمی حالم را. دنبال میکنی نوشته هایم را. همزادم میشوی و با اشک هایم اشک میریزی. با خنده هایم و شادی هایم شاد میشوی. همه این ها بهانه بود تا با تو باشم. لحظه هایت را لحظه هایم را قسمت کنم. من فقط یک نویسنده ام که از تو ! تراژدی خود را گم کرده است. شعر و ترانه 8.

delnevisan.mihanblog.com

دلـنـویـسـان - بیخوابی

http://delnevisan.mihanblog.com/post/113

دراین فردای نامعلوم كه امید را به ترس دادیم صدا از سینه می افتد خود ما دل نویسانیم. این بیخوابی ها یک روز مرا میکشد. حال تو دست دست کن. با خودت کلنجار برو. متقاعد کن خودت را که بیخوابی هایم تقصیر تو نیست. کلاف ها را که دنبال کنی. اخر به یک من میرسی که دیگر نیست. این بیخوابی ها یک روز مرا میکشد. ولی خیالت راحت گردن تو نمی اندازم. این نشان افتخار توست که به گردن من آویزان است. طناب دار را میگویم. نوشته شده در جمعه 28 تیر 1392 ساعت 04:31 ق.ظ توسط علیرضا. اینگونه در من شعر ، شعر میشود. دختری در آغوش احساس.

delnevisan.mihanblog.com

دلـنـویـسـان - "هرچه تو بخواهی"

http://delnevisan.mihanblog.com/post/117

دراین فردای نامعلوم كه امید را به ترس دادیم صدا از سینه می افتد خود ما دل نویسانیم. خیالت که رهایم نمیکند. گریبان تمام خاطرات را میگیرم و تورا بیرون میکشم. تو باید از آنجای که مرا رها کردی. و زهر فراموشی را به خورد خاطرات تلخمان بدهی. یک روزی تورا بین تمام واژه ها پیدا خواهم کرد. امروز از واژه ی " هرچه تو بخوای " آغازت میکنم. و فردا تو این واژه بر خواهی گشت . نوشته شده در دوشنبه 18 شهریور 1392 ساعت 10:04 ب.ظ توسط علیرضا. اینگونه در من شعر ، شعر میشود. Design By : Alireza Mohammadi. دختری در آغوش احساس.

delnevisan.mihanblog.com

دلـنـویـسـان - مطالب علیرضا

http://delnevisan.mihanblog.com/post/author/599031

دراین فردای نامعلوم كه امید را به ترس دادیم صدا از سینه می افتد خود ما دل نویسانیم. بذار نادان بمانند مردم. به ما چه وقتی دنیا باور نمیکند که وقت تمام است. تو" بگو " را آنقد بگو که هنوز هم باور داری. کسی هست در این شهر که حرفی دارد. بکوب کلاویه های عریان را. عقده کن پ ک های مصرع دوم را. جریان شو در مسیر انقلاب درونی. به خون هایی فکر کن که. بانوهایی که بخاطر تو دیگر بی پرده حرف میزنند. به امثال خودت فکر کن. به امثال خودت فکر کن. به امثال خودت فکر کن. مثل من هایی که ورقه را سفید تحویل میدهیم. در من طغیان کن.