tourisminfo.blogfa.com

rainylife.blogfa.com

مسافری از کویر

http://rainylife.blogfa.com/8810.aspx

از هر طرف که رفتم جز حیرتم نیفزود . زنهار از این بیابان وین راه بی نهایت. دیروز . امروز . فردا. ولی به هرحال این مدت که گذروندنش سخت و شیرین و عجیب و طولانی بود و در عین حل پر از تجربه ها یی که شاید دیگه نشه تجربشون کرد گذشت با تمام خوبیها و بدیهاش. و حالا بعد از تمام این حرف ها راه درازی را در برابر خودم میبینم و حس میکنم بدون اینکه لحظه یی از آن را بتونم پیش بینی کنم یا حرفی از اون برای گفتن داشته باشم. خیلی خستهام خسته از خیلی چیزها از ندانستن . از تکرار از صبر. می گویند قناری ها اسیر قفسند . یادمان ب...

rafifar.blogfa.com

!روزمرگیهای من - مرا ببخش

http://rafifar.blogfa.com/post-114.aspx

یادداشت های گاهانه نویسنده. اون زمانی که وبلاگ رو باز کردم نه فیسبوک بود و نه توییتر! تنها راه برای گفتن حرفا وبلاگ بود. بعد کمکم اونا فراگیر شدن و دیگه وبلاگ کمرنگ شد تا اینکه. درسته که از آخرین پستم بیشتر از یک سال میگذره، اما اصالت وبلاگ هنوز بیشتر از جاهای دیگست. تصمیم دارم جفایی که این مدت به وبلاگم کردم رو جبران کنم. اما برای شروع هرکی اینو میبینه یه کامنت بذاره که ببینم چند تا خواننده باقی مونده الان! نوشته شده در 2011/10/22. ساعت 21:23 توسط علی. اینجا من از خودم می گم! از روزمرگیها و دلتنگیهام!

rafifar.blogfa.com

!روزمرگیهای من

http://rafifar.blogfa.com/8802.aspx

یادداشت های گاهانه نویسنده. یه بعدازظهر گرم تابستونی بود.پشت یکی از پنجرهها که به حیاط دید داشت وایساده بودم و منتظر اومدنش بودم. از دور که دیدمش رفتم لیوانی رو که واسش آورده بودم پر از آب کردم و گذاشتم جلوی پنجره و بیرون پنجره رو نگاه کردم، اما نبود! دیدمش که داشت میومد بالا، اما اون منو ندید. برگشتم لیوان رو برداشتم و پشت دیوار قایم شدم. وقتی رسید بالا، پریم جلوش و گفتم سلام! لیوان آب رو گرفتم جلوش! آب رو تا نصفه خورد و با لحنی بچهگانه گفت مرسی، داشتم از تشنگی میمردم. نوشته شده در 2009/5/3.

rafifar.blogfa.com

!روزمرگیهای من - باران خلاف نیست

http://rafifar.blogfa.com/post-106.aspx

یادداشت های گاهانه نویسنده. داشت بارون میومد مثل همیشه رفتم زیر بارون و شروع کردم به قدم زدن! داشتم کیفور میشدم که یهو به یاد ماهیهای سفره هفتسین افتادم! تنگ تنگشون رو آوردم و گذاشتم وسط حیاط. آخه شنیده بودم ماهیها هم عاشق میشن. لرزم گرفته بود. خواستم ماهی ها رو هم با خودم بیارم تو که گربه نخوردشون اونا اما با چنان شوقی توی آب شنا میکردن که حیفم اومد عاشقانشون رو خراب کنم! دیدم حتی اگه خورده بشن بهتر از روزمرگیه! ببار ای بارون ببار. نوشته شده در 2009/3/30. ساعت 16:50 توسط علی. اینجا من از خودم می گم!

rainylife.blogfa.com

مسافری از کویر - اردو ... فخرآباد

http://rainylife.blogfa.com/post-7.aspx

از هر طرف که رفتم جز حیرتم نیفزود . زنهار از این بیابان وین راه بی نهایت. بی مقدمه بگم. امروز قرار بود با یک سری از دوستان توسط یک مینی بوس به روستای فخرآباد بریم. ولی قبل از اینکه راه بیفتیم یکی دیگر از دوستان با ما تماس گرفت و اطلاع داد که عده ای قلیل یعنی 3 نفر با ماشین شخصی قصد عزیمت دارند که با من میشدیم 4 نفر. از این ها بگذریم بالاخره پس از چیزی حدود 1 ساعت به مقصد یعنی فخرآباد که بنده هم دفعه ی اولم بود به آنجا میرفتم رسیدیم . بر اساس هماهنگی های قبلی که صورت گرفته بود به باغ یکی دیگر از دوستا...

ma-n-nafar.blogfa.com

سلام آخر

http://www.ma-n-nafar.blogfa.com/author-ma-n-nafar.aspx

روزمرگی های من(علي رفيع فر). ناگفته هاي گردشگري(مسعود سيد حسني). هر چه ميخواهم(مهدي دليلي). یک عاشقانه آرام(استاد دهقان). به سوی ایتاکا (رضوان شیروانی). دیالکتیک تنهایی (علیسا و مانی). Bodo up kon mr.mojahed kianpoor ham ba. Dokhtar khaleye mohtaramashoon baaaaaaaaaaaale. Va az tarafe man ham benevis ke emsal khoda be ma 83ei ha mamooriat dade ke adam haye ziadi ro khoshbakht konim. به سلامتی انگار 83 ایها امسال افتادن رو دور:). برای آقای کیانپور و همسرشون آرزوی خوشبختی میکنیم و تبریک میگیم. سه شنبه ساعت...

rainylife.blogfa.com

مسافری از کویر

http://rainylife.blogfa.com/8806.aspx

از هر طرف که رفتم جز حیرتم نیفزود . زنهار از این بیابان وین راه بی نهایت. غم ، مهمان دل. بعضی وقتها که خیلی دلم میگره یا خیلی حالم خوبه یا یه جورایی روحیم عوض میشه یه متن کوچیک یعنی ادبی میگم که بعضی هاشون به نظرم قشنگ میشن بعضی هم چنگی به دل نمیزنن . اونروز ها چون وبلاگی نبود تو گوشیم مینوشتم . حالا سعی میکنم کم کم اینجا بنویسمشون. امشب دلم تنها بود . مهمانی داد و هرکه را می شناخت دعوت کرد . گویا این تنها غم بود که دعوتمان را پذیرفت . با آنکه کمی دلم را می آزارد ، اما چون مهمان است زیباست . البته از حد ...

rainylife.blogfa.com

مسافری از کویر - کدام سؤال ؟

http://rainylife.blogfa.com/post-11.aspx

از هر طرف که رفتم جز حیرتم نیفزود . زنهار از این بیابان وین راه بی نهایت. امروز یک SMS زدم به یکی از دوستام که مضمونش این بود :. قلاب ها علامت کدام سؤالند که ماهیان پاسخشان می شوند؟ و او در پاسخ گفت : گرسنگی. نوشته شده در جمعه ۶ آذر ۱۳۸۸ساعت 17:56 توسط مسعود. مسعود هستم ، بیست و دو ساله از کویر . عاشق سفرم و ارتباط با آدمها . گاهی وقت ها خیلی تنهام و گاهی وقتها پر از دوست . گاهی وقت ها سرشار از آرامشو گاهی وقت ها پر از دلهره . ولی به هر حال این زندگی چه خوب چه بد داره میگذره . از قناری راز قفس را پرسیدم .

rainylife.blogfa.com

مسافری از کویر

http://rainylife.blogfa.com/8809.aspx

از هر طرف که رفتم جز حیرتم نیفزود . زنهار از این بیابان وین راه بی نهایت. امروز یک SMS زدم به یکی از دوستام که مضمونش این بود :. قلاب ها علامت کدام سؤالند که ماهیان پاسخشان می شوند؟ و او در پاسخ گفت : گرسنگی. نوشته شده در جمعه ۶ آذر ۱۳۸۸ساعت 17:56 توسط مسعود. مسعود هستم ، بیست و دو ساله از کویر . عاشق سفرم و ارتباط با آدمها . گاهی وقت ها خیلی تنهام و گاهی وقتها پر از دوست . گاهی وقت ها سرشار از آرامشو گاهی وقت ها پر از دلهره . ولی به هر حال این زندگی چه خوب چه بد داره میگذره . از قناری راز قفس را پرسیدم .