untitlebs.persianblog.ir

pesareatash0098.blogfa.com

‹‹ از دل تا قلم ››

http://www.pesareatash0098.blogfa.com/87113.aspx

از دل تا قلم. درتنهایی خود لحظه ها را برایت گریه کردم. در بی کسیم برای تو که. همه کسم بودی گریه کردم. در حال خندیدن بودم که به یاد. خنده های سردو تلخت گریه کردم. در حین دویدن از کوچه های زندگی بودم. که ناگاه به ی-اد لحظه هایی که بودی. و اکنون نیستی ایستادم و ارام گریه کردم. اما اکنون می خندم. اری می خندم به تمام لحظه هایی. که به خاطرت اشکهایم را قربانی کردم. نوشته شده در یکشنبه بیستم بهمن ۱۳۸۷ساعت 20:21 توسط مهدی. نام : مهدی افشار. متولد : 27 / 6 / 1364 اصفهان. کارم موسیقه یعنی نوازندگی . هفته سوم دی ۱۳۸۶.

pesareatash0098.blogfa.com

‹‹ از دل تا قلم ›› - گریه...

http://www.pesareatash0098.blogfa.com/post-143.aspx

از دل تا قلم. درتنهایی خود لحظه ها را برایت گریه کردم. در بی کسیم برای تو که. همه کسم بودی گریه کردم. در حال خندیدن بودم که به یاد. خنده های سردو تلخت گریه کردم. در حین دویدن از کوچه های زندگی بودم. که ناگاه به ی-اد لحظه هایی که بودی. و اکنون نیستی ایستادم و ارام گریه کردم. اما اکنون می خندم. اری می خندم به تمام لحظه هایی. که به خاطرت اشکهایم را قربانی کردم. نوشته شده در یکشنبه بیستم بهمن ۱۳۸۷ساعت 20:21 توسط مهدی. نام : مهدی افشار. متولد : 27 / 6 / 1364 اصفهان. کارم موسیقه یعنی نوازندگی . هفته سوم دی ۱۳۸۶.

pesareatash0098.blogfa.com

‹‹ از دل تا قلم ››

http://www.pesareatash0098.blogfa.com/88081.aspx

از دل تا قلم. باز اومدم.بازم تنها. باز اومدم.با یه دنیا آرزوی گم شده. باز اومدم.با کوله بار از عشق. باز اومدم.اما بی کس. آره اومدم . اما تنها.تنها.تنها. ۱صدایی میگه تنها نیستم. صبر کن . انگار صدای یه آشناس. وای صدای بهترین دوستمه. کسی که تو این مدت تنهاییم مثه دوستای دیگم. کسی که همیشه باهام بود. تو هیچ شرایطی تنهام نذاشت دستمو گرفت. منو باز به زندگی برگردوند. آره اون بهترین دوستمه. میخوام فریاد بزنم که. نوشته شده در جمعه یکم آبان ۱۳۸۸ساعت 20:18 توسط مهدی. نام : مهدی افشار. متولد : 27 / 6 / 1364 اصفهان.

pesareatash0098.blogfa.com

‹‹ از دل تا قلم ››

http://www.pesareatash0098.blogfa.com/88104.aspx

از دل تا قلم. گويند آنچه از دل برآيد بر دل نشيند! آيا من نيز دلنشين لحظه هاي تنهايي خواهم شد؟ هر شب هنگامي که تاريکي فراگير شود. و مردمان شهر خفته در خاکند. تا بسوزد و به تاريکي بپيوندد. تا به ياد آرم:. من نيز آن شمعم که خواهم سوخت. تا لحظه هاي پايان،. تا پيوستن به تاريکي! را بسان بازي کودکانه ي درونم گذر کردم. تا رسيدن به فراسوي زمان. هر بار که خفتن شمع را نظاره گر مي شوم. با خود عهد مي بندم. که ديگر کلام زهراگين خود را. بر تن سپيد دفتر آرزوها ننگارم. نام : مهدی افشار. متولد : 27 / 6 / 1364 اصفهان.

mpic.persianblog.ir

شکیبایی - عکس دیجیتال

http://mpic.persianblog.ir/post/27

عکاسی دیجیتال و مطالبی دیگر. ساعت ٩:٠۱ ‎ب.ظ روز ۱۳۸۸/٤/٢۸ کلمات کلیدی: هنر هفتم. زمانه مان زرد شده ، می دانی که در این دوره و زمانه. ست کسی که بتواند از. بگذره ، اما حیف ،. شد که برو ، یا نه ، بیا. می سازه ، تا فقط. کنه اما یه هو یه. ش میاد و همه چی رو مث. به هم می ریزه ، سارا. می زنن که می گن ما. داریم ، نه ، اینو. گفت می گه : از. را دیدم که مث. ها شده بود . اما چه فایده ،. بازیگر توانمند و واردی بود . و به قول فروغ :. Http:/ mguitar.wordpress.com/. شبکه اجتماعی بهشت من. باشگاه مدیران و متخصصان.

pollaris.wordpress.com

| Page 2

https://pollaris.wordpress.com/page/2

On September 30, 2008 by pollaris. عشق درگير من است. عشق درگير من است. شايد نميداني و بدان. و ديگرنه تويي و نه چون تويي. و من عاشق چيز تازه. عاشق مه شبنم آلود. فضا براي گفتن كم است. من در سر دغدغه هيچ. من مسير خفته در مه را ميبينم. مسيربي مسافر را مي پسندم. و راهي به نا كجا را خواهم رفت. و ديگرنه تويي و نه چون تويي. عشق با روح شقايق زيبا بود. تو روح شقايقت كجا بود. عشق با حسرت عاشق زيبا بود. تو حسرتت كجا بود. و تو معني حسرت را حسادت خواندي و من نپسنديدم. گفتم دور شو و بگذر از من و اين اتفاق. بسيار نفرت ا...

mahdisa66.blogfa.com

پنجره - آقا یوسف

http://www.mahdisa66.blogfa.com/post-113.aspx

پنجره وا شد، پنجره بسته شد، پنجره وابسته شد. یکشنبه بیست و نهم آذر ۱۳۹۴. ن : زینب حیدری. آقا یوسف مرد خوب و زحمت کشی بود. حدود 50 سال داشت با قد بلند و صورتی لاغر و یه سیبیل کمرنگ روی صورتش. نه سواد زیادی داشت نه سرمایه ی زیادی، نه حتی کارمند هیچ اداره و سازمانی بود. اما انگار تعصب داشت روی خودش، روی خانواده اش، و همیشه در نگاهش برقی بود یک جور امید به زندگی شاید! نمی دانم. برقی که در نگاه خیلی از دکترها و مهندس ها پیدا نمی شود. یعنی امروز که من دارم این مطلب رو می نویسم.-. و داستان آقا یوسف تمام می شود.

mahdisa66.blogfa.com

پنجره

http://www.mahdisa66.blogfa.com/9104.aspx

پنجره وا شد، پنجره بسته شد، پنجره وابسته شد. یکشنبه هجدهم تیر ۱۳۹۱. ن : زینب حیدری. نمیدونم چرا مدتیه که دستم به نوشتن نمیره. انگار کلمه ها باهام قهرن! خیلی اگه دلم سر ذوق بیاد یه نصفه خط تو فیسبوک می ذارم، می دونم ایراد از کجاست. ایراد از این دل در به در و این حواس پرته، شاید هم نه، ایراد از روزگاری ست که این دل را در به در کرد و این حواس را پرت. دلم میخواد دوباره بتونم بنویسم.دوباره اینجا دلنوشته بذارم، از زمین و زمان بگم، دلم میخواد دوباره حرفهای دلمو و دغدغه هامو بنویسم. با استکان قهوه عوض کن دوات را.

mahdisa66.blogfa.com

پنجره

http://www.mahdisa66.blogfa.com/9101.aspx

پنجره وا شد، پنجره بسته شد، پنجره وابسته شد. چهارشنبه شانزدهم فروردین ۱۳۹۱. ن : زینب حیدری. کاش ذهن آدم یه دکمه ی shift delete داشت.خیلی چیزا هست که باید فراموش کنم، خیلی چیزا هست که باید از ذهنم پاک کنم،. خیلی آدما هستن که باید ببخشمشون. اما نه بخشش نه! باید ندید بگیرم شاید دوباره روزهای شادتر و تجربه کنم. با استکان قهوه عوض کن دوات را. بنویس توی دفتر من چشم هات را. بر روزهای مرده تقویم خط بزن. وا کن تمام پنجره های حیات را. خواننده کتیبه چشم و لبت منم. پررنگ کن به خاطر من این نکات را. دکتر شیرین احمد نیا.

baranitabar.blogfa.com

سارا شاعری از تبار باران -

http://www.baranitabar.blogfa.com/post-43.aspx

سارا شاعری از تبار باران. دانشکده .گروه ادبیات.هشتی.آبان ماه 81. صبر كن عشق تو تفسير شود بعد برو. يا دل از ماندن تو سير شود بعد برو. باش با چشم خودت خاطر ه اي سبز بگو. نكند چشم تو دلگير شود بعد برو. موج زلفت چه عجب مي شكند ساحل دل. صبر كن موج به زنجير شود بعد برو. عشق هم فرصت لبخند تو را ميطلبد. خنده كن عشق نمك گير شود بعد برو. خواب ديدي كه دلي دست به دامان تو شد. باش تا خواب تو تعبير شود بعد برو. لحظه اي باد تو را خواند كه با او بروي. تو بمان تا به يقيين دير شود بعد برو. عصر دلگیر جمعه 23 مهر 89.